🌍 تزاحم پان اسلامیسم با منافع ملی ایران 🌎 بخش دوازدهم ( تعریف تزاحم و اهمیت و قداست منافع ملی ایران و اقسام آن ) منافع ملی ایران ؛ مفهومی مقدس و عنوان مشیر به مصالح شیعه و محور مصلحت اندیشی در سیاست خارجی بر اساس فقه شیعه است ؛ چون محور سیاست خارجی شیعه مصالح جهان اسلام کلی نیست ؛ بلکه محور آن مصالح جهان شیعه است و در بسیاری موارد با مصالح جهان اسلام کلی و سنی تزاحم دارد . برای روشن شدن بحث ؛ سه مقدمه بعرض می رسانم : اول : يکي از قواعد کار بردی علم اصول ، قاعده تزاحم است که عبارت از دو خواسته یا دو حکم (نقلي يا عقلي) است که هر دو واجد مصلحت و ملاک باشد ولي ما قدرت بر تحصیل هر دو مصلحت و عمل به هر دو حکم را نداريم. مانند تزاحم بین نجات فرزند یا دوست مولا از غرق شدن است ؛ که هر دو واجب است ولی ما قدرت بر نجات هر دو نداریم ؛ پس بايد اهمّ را گرفته و مهم را رها کنیم . در اینجا نیز هر چند دفاع از جهان شیعه و جهان اسلام غیر شیعی هر دو مطلوب است ولی ما قدرت بر تحصیل هر دو نداریم لذا بین آن دو تزاحم است دوم : ما در جهان دوستان یا دشمنان دائمی نداریم ، اما منافع دائمی داریم و آن مصالح و منافع ملی ماست. و منافع ملی هدف و محور اصلی تصمیمات همه دولتهای جهان در سیاست خارجی آنها در جهت دفع خطر یا افزایش منافع کشور خود می باشد و منافع ملی کشورها از لحاظ درجه اهمیت ، بر سه دسته تقسیم می‌شوند : الف منافع حیاتی : که با موجودیت یک نظام و ملت در ارتباط است و قابل گذشت و مذاکره نیستند . ب : منافع مهم : منافعی که دولت‌ها برای حفظ و دفع خطر از آنها با مذاکرات تلاش می‌کنند. ج : منافع حاشیه‌ای : منافعی که تنها برای بالا بردن قدرت چانه‌زنی یک کشور در مذاکرات مفید است و قابل چشم پوشی هستند . و چون محور سیاست خارجی هر کشوری منافع ملی آنست رهبرانش در جهت دفع خطر یا افزایش قدرت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی خود تلاش و از هر کاری که بر خلاف منافع ملی باشد ، پرهیز می نمایند، و هر چند ما در فقه بالاصاله چیزی عنوان منافع ملی نداریم ولی بجای آن «مصالح جهان شیعه» داریم که واجب التحفظ بوده . و در پانصد سال اخیر غالبا تصادق خارجی با منافع ملی ایران دارد . از این رو منافع ملی ایران بعنوان ثانوی در فقه ما ، امری مقدس و محترم است. لذا مراجع و سیاستمداران هوشیار ما پس تشکیل ایران بزرگ از زمان صفویه ، برای جلب همکاری ایرانیان غیر شیعه از این عنوان ؛ استفاده می نمودند ؛ پس منافع ملی ایران آنچنان که مبتدیان سیاست و پان اسلامیستها می گویند ، و گاهی مرحوم مصباح می فرمود عنوانی قوم گرایانه و مذموم نیست. سوم : با توجه به دو مقدمه قبل ؛ می گوییم بر اساس فقه شیعه باید تمام یارگیری ها ؛ دوستی ها و دشمنی نظام ما ؛ هم بر اساس منافع ملی ایران (بعنوان ام القرای جهان شیعه) باشد ؛ ازین رو سیاست خارجی غرب ستیزانه و فلسطین محور ، بر خلاف منافع ملی ایران و خلاف مصلحت شیعه است . و هر حکومتی زمانی موفق است كه سیاستی را که دنبال میکند در تناقض با منافع ، آرزوها ,و انتظارات خاص اکثریت مردم آن کشور نباشد. وانتظار ملت ایران از انقلاب اسلامی سال 57 ش هم این بود که جامعه‌ای بوجود آورد که در آن آحاد مردم بتوانند یک زندگی سالم و پیشرفته از نظر مادی ومعنوی داشته باشند ، یک سیستم بهتر ، یک جامعه و یک فرد انسان پیشرفته‌تر و معنوی‌تر پدید آورد . زیرا. انقلاب گران اسلامی اولیه در پی رشد کیفیت‌ زندگی ایرانی (نه ملل دیگر )از نظر مادی ، معنوی و انسانی بودند . گاهی برای عدم اعتنا به منافع ملی گفته می شود که نظام سیاسی ما به دنبال گسترش عدالت و اخلاق در همه کشورهای جهان است ؛ اما ایکاش همین ارزش‌ را ابتدا در داخل کشور خودمان حاکم می‌کردیم و سپس دنبال عدالت و اخلاق در سطح جهان بودیم ولی وقتی در خارج از مرزها به دنبال اهدافی هستیم که مردم داخل ایران از آن محروم مانده‌اند طبیعتا هیچ کشوری حاضر به همراهی با شعارهای ما نیست . و ایران بعنوان یک نظام رسمی در طول چهل و چهار سال گذشته ؛ نه تنها از مذاکره با دولت آمریکا مرکز جهان امتناع ورزید ؛ بلکه بعنوان یک نظام عضو رسمی سازمان ملل؛ (نه یک حزب غیر مسئول) شعار مرگ بر ... می دهد و این کار به صلاح ما نیست ؛ زیرا بر خلاف تفسیر بعضی بررگان این شعار فقط مرگ بر دولتمردان آمریکا نیست ؛ بلکه مرگ بر ملت آن محسوب می شود ؛ چون تفسیر شعارهای ما مطابق دلخواه ما نیست .