بسم الله الرّحمن الرّحیم (اسکندرمقدونی برای تسخیرایران واردشهری ازاطراف خراسان شد،مردم رادرحالت عادی دید پرسیدرئیس شما کیست؟اورانزدبزرگاشان بردند دربین راه بردرهرخانه ای کودالی کنده شده بود درقبرستان روی قبورمردگان هرکدام نوشته بودند او یکروز،دیگری چندساعت ویکی دیگرچنددقیقه زندگی کردومُرد!اسکندربه بزرگ قوم گفت:شمااز من نمی ترسید؟گفت:مافقط ازخدامی ترسیم، سئوال کرد:موضوع کندن گودال درخانه هاو نوشته سنگ قبورچیست؟گفت:این گودال برای اینستکه هنگام خروج ازمنزل بیادآوریم عاقبت همه مارفتن ازاین‌گودال به جهان دیگرست،نوشته سنگ قبور:ماهنگام لحظات موت فردبربالینش حاضرمیشویم آنجادیگرفریبی درکارنیست،ازاومی پرسیم:برای آخرتت چقدرکارکردی میگوید:چندروز یاچندساعت،بدین صورت عمرمفیدش رامحاسبه برسنگ مزاراومینویسیم چندروزیاچندساعت زندگی کردوازدنیارفت)...درآیه۳۹سوره احزاب آمده:ازویژگی آنانکه پیامهای خدارابه مردم میرساننداینکه:ازاحدی غیرازخدانمیترسند...خشیت وخوف فرق میکنند:خوف نگرانی ازآینده وخشیت ترس ازنافرمانی خداست... یک تیشه بگیرید جهت حفرِدر زندان چون در بشکستید همه شاهُ اَمِیرِید(مولوی) کتاب:سیره نبوی،استادشهیدمرتضی مطهری {جمهوری اسلامی ایران آغازظهوراست،امام خمینی} (روزقیامت همه بستگان حتی مادرازفرزندفرار میکنند)