فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید🥀: محمدحسین🥀 خیلی حسرت دوران دفاع مقدس را می‌خورد. با غبطه می‌گفت: ‌ای کاش من هم در آن زمان بودم. خوش به حال شما که بودید. خوش به حال شما که دیدید. یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت کهف‌الشهدا🥀 و قطعه شهدای گمنام بهشت زهرا(س)🥀بود.وقتی پیکر دوستان شهید مدافع حرمش شهیدان کریمیان🥀 و امیر سیاوشی🥀 را آوردند و در چیذر به خاک سپردند ، حال و هوای عجیبی داشت. ارتباط خاصی با شهدا🥀 داشت و همیشه کلام شهدا 🥀را نصب‌العین خودش قرار می‌داد. محمد عاشق شهادت 🥀بود. وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد که به سوریه برود. وقتی از سوریه آمد از اوضاع آنجا برایم گفت، اعتقادش نسبت به حفظ انقلاب و اسلام بیشتر شده بود. می‌گفت: مامان نمی‌دانید چه خبر است؟ خدا نکند آن ناامنی که در سوریه ایجاد شده در ایران پیاده شود. می‌گفت: تا زنده‌ایم محال است به این خائنان اجازه بدهیم مملکت ما را مانند سوریه کنند.