🔻تجلّی خویشتن انقلابی: تداوم حیاتِ ظرفیتِ اجتماعی ۱. آنچه که در نماز جمعه‌ی تهران اتّفاق افتاد، رخ‌نماییِ تفاخرآمیزِ بدنه‌ی اجتماعی انقلاب بود. موج خروشان و گسترده‌ای از مردم، آمده بودند که پایان و کرانه نداشتند.‌ هیچ جایی از مصلّا، خالی از جمعیّتِ متراکم نبود. فوران موج انسانی، حیرت‌آور بود. قدرت بسیج‌گری، همچنان وجود دارد و این‌همه، به اعتبار قدسی و وزانت معنویِ آیت‌الله خامنه‌ای در نظر و دل مردم بازمی‌گردد. یک نیروی مرکزی، همگان را برانگیخته و به عرصه سوق داده بود و آن، همین شخصیّت عظیمِ تاریخی بود.‌ او به‌عنوان امام جامعه، از آنچنان کشش و‌ جذبه‌ای برخوردار است که می‌تواند از مردم، امّت بیافریند و‌ از امّت، یک انبوهه‌ی مقاومتی. ۲. امروز نیز همچون گذشته، یکی از درخشش‌های اجتماعیِ انقلاب را دیدیم؛ جوشش و جریانی که در متن یک چالشِ نظامی و امنیّتی تحقّق یافت و اطمینان و اراده و ماهیتِ خویش را آشکار ساخت. هرچه که هست، خطّ تاریخیِ انقلاب در مواجهه با دشواری‌ها و تنگناها، تمام نمی‌شود و چشمه‌ی بسیجِ اجتماعیِ آن، خشک نمی‌شود. امروز، اقیانوسی از جماعتِ حماسی، جلوه‌گری کرد، درحالیکه هیچ‌یک از دولت‌های غربی، توانایی پدید آوردن چنین خیزشی را ندارند؛ چه رسد به دولتِ صهیونیستی که به‌جای ملّتِ ریشه‌دار، مهاجرانِ آواره دارد و ساختگی و پوشالی است. از این ظرفیت‌ِ اجتماعی که مزیّت و فضیلت ما نسبت به غرب است، کارهای بزرگ و تاریخی برمی‌آید. ۳. مانند همیشه، تحلیل‌گرانی برمی‌آشوبند و اعتراض می‌کنند که چنین اجتماعاتی، نشانگر همه‌ی جامعه‌‌ی ایران نیست. من نیز ادعا نکردم که در جامعه‌‌ی ایران، هیچ لایه‌ی متفاوتی وجود ندارد و همه، این‌گونه هستند، بلکه سخنم معطوف به لایه‌ی فعّال و زنده و مؤثّر و متعهّد است. آری، لایه یا لایه‌هایی نیز هستند که سر در لاک زندگیِ شخصیِ خویش فروبرده‌اند و جز به خود نمی‌اندیشند و با عالم تجدّد، هم‌داستان و هم‌فکر هستند. اما مگر باید از جامعه، توقّع هماهنگی و همراهی مطلق داشت و معیار را یکدستی محض دانست؟! تنوّع و تکثّر، حقیقت دارد، اما چنین لایه‌هایی، مؤثر و میدان‌دار نیستند و از دغدغه‌ها و علایق شخصی‌شان پا فراتر نمی‌گذارند.‌ ازاین‌رو، مبدأ هیچ تحوّل و جنبشی نبوده و نیستند؛ چنان‌که در اصل وقوع انقلاب نیز حاشیه‌نشین و نظاره‌گر و بی‌تفاوت بودند و در دفاع مقدّس نیز قدم از قدم برنداشتند.‌ اینان، کمیّت خنثی هستند و نه کیفیّت کنشگر. تاریخ را آنانی می‌سازند که میل به مقاومت و ایستادن و از خود گذشتن دارند، نه سیاهه‌‌های عددیِ منفعل.