🔴راه دراز خانه 🔺«هفت تپه آزاد شد» به تیتر یک رمان هزار صفحه ای حماسی - تراژیک می ماند که تا نخوانی، نمی توانی بفهمی در نشیب و فراز و هزارتوی ماجرایش چه رخ داده و قهرمانش چگونه این مسیر را طی کرده. مسیر آزادی را! 🔹مسیر آزادی را «راه دراز خانه» می نامم. هفت تپه ای ها راه درازی را آمدند؛ اما هنوز تا خانه راه مانده. 🔹ماجرا چه بود؟ خلاصه کردن رمان هزار صفحه ای در چند خط اجحاف است. ولی به این تمثیل اکتفا می کنم: 🔹ماجرای هفت تپه ای ها شبیه دهقان فداکار است. ویژه خواران داشتند قطار انقلاب را به سمت استبداد منحرف می کردند. با اسم های قشنگی که عوام و خواص فریبی زیرکانه ای داشت و با آن یارگیری می کرد؛ خصوصی سازی، اجرای اصل ۴۴، حمایت از کارآفرینی، استقبال از سرمایه گذاری، اشتغال زایی،... که نتیجه ای نداشت جز دریافت وام های ارزی کلان با رانت و رشوه، تقلیل راندمان تولید، بی حمایت شدن کارگر، اخراج سلیقه ای کارگران، نابودی تجهیزات شرکت های بزرگی چون هفت تپه، تبدیل ثروت عظیم کارخانه ها به زیان، نابودی سرمایه های اجتماعی، تولید چالش های امنیتی، امیدسوزی، آینده سوزی، اعتمادسوزی... 🔹ریزعلی های هفت تپه پیراهن از تن درآورندند و از آن مشعل ساختند و با داد و فریاد روی ریل دویدند تا خطر قریب الوقوع انحراف از مسیر و نهایتا واژگونی این قطار را هشدار دهند. سنگ زیر پایشان انداختند؛ هولشان دادند تا ساقط شوند؛ گاه با ناجوانمردی و از پشت خنجر زدن و گاه با شایعات خواستند تضعیفشان کنند و در دلشان تردید بیاندازند؛ گاه سرعتشان کم شد. گاه نشستند و مستاصل شدند... اما دوباره دست به زانو زدند؛ یاعلی گفتند و برخاستند و به دویدن ادامه دادند. روز به روز بر تعدادشان اضافه می شد؛ کارگران، دانشجویان، طلاب، علما، نمایندگان مجلس، فعالان رسانه ای، دستگاه قضا، دیوان محاسبات... برخی در صحنه و برخی پشت صحنه. 🔹هفت تپه ای ها حتی انحصار صداوسیما را هم شکستند و آن را وادار به انعکاس دردشان کردند. تا اینکه بالاخره هشدارها کاری شد و قطاربه مسیر عدالت برگشت و امروز، عدالتخانه ابطال واگذاری به مالک بی لیاقت را رسما اعلام کرد. 🔹هفت تپه از چنگ مالک نااهل خارج شد. اما هنوز به خانه نرسیده. تا روزی که «ماشین مش قربونعلی ساز و اسدبیگی ساز» از کار بیافتد؛ تا روزی که «دزدان کت و شلوار پوش مدیرنما» در پیشگاه عدالت نقره داغ شوند؛ تا روزی که «اقتصاد مردمی» بیانیه گام دوم انقلاب عملی شود تا فاصله ژرف ایجاد شده بین موجود و مطلوب عدالت با سیاست های شکاف ساز و ضریب جینی زا، از بین برود. 🔹یعنی با «اجرای قانون مردمی کردن اقتصاد» از طریق نهاد (بند ۲ اصل ۴۳ و بند ۱۵ سیاست های ابلاغی اصل ۴۴ و آنچه در سیاست های کلی برنامه پنجم آمده)؛ اجرای آنچه باید در واگذاری ها انجام میشد و نشد یعنی هزینه کردن ۳۰ درصد سود فروش دشت مغان ها و هفت تپه ها برای تشکیل تعاونی ها. بعد از آزادی هفت تپه دیگر رسیدن به این ها رویا نیست! 🔻هفت تپه ای ها (همه ی کسانی که برای خلع ید خصولتی ها و سرمایه سالاران می جنگند و بر توزیع عادلانه منابع عمومی از طریق ابزارهایی که در قانون تعریف شده دغدغه دارند و تلاش می کنند) تا سرعت گرفتن این قطار بر ریل عدالت آرام نمی گیرند و این امر از بزرگترین مطالبه هایشان در انتخابات پیش روست. نامزدی که در این باره حرف و برنامه ای نداشته باشد، از نظر آنان مهره ای در جهت انحراف دوباره این قطار است.