_*🔰 ۳۰ نکته بسیار مهم از مذاکرات برجامی و سخنان اخیر روحانی*_
*✏️ مهدی محمدی در کانال تلگرامی خود نوشت ...*
۱/ سخنان رییسجمهور و مقامهای دولت درباره علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای فتح باب مهمی است و باید از آن بابت ایجاد فرصت سخن گفتن درباره موضوعی که تریبون آن تا امروز یک طرفه دست دوستان جو بایدن در ایران بوده، استقبال کرد. *حقیقت بسیار متفاوت از روایت روحانی است.*
۲/ البته هدف پاسخ به روحانی نیست. جای تعجب است اگر او هنوز درنیافته باشد به عنوان یکی از نامحبوبترین سیاستمداران همه ادوار تاریخ ایران، میان مردم، گوشی برای شنیدن حرفهایش وجود ندارد و ملت به خوبی میفهمند دنبال بهانهای برای توجیه فاجعهای است که آفریده، نه بیان حقیقت.
۳/ ایده قانون مجلس زمانی شکل گرفت که پس از شهادت سردار سلیمانی، ضربات پیدرپی اطلاعاتی و خرابکارانه به ایران وارد شده و تقریبا همه بیپاسخ مانده بود. *همه میفهميدند که توازن به هم خورده و بازدارندگی امنیتی در حال از دست رفتن است.* شهادت شهید فخریزاده حجت را تمام کرد.
۴/ این یک حقیقت بسیار مهم است که روحانی در هیچ مقطعی اعتقاد نداشت که به هیچ کدام از این حملات باید پاسخ داده شود. استدلال اصلی او و تیمش این بود که این حملات دامهایی برای کشاندن ایران به جنگ است. در واقع، *میگفتند از ترس مرگ باید خودکشی کرد!*
۵/ قانون مجلس متقابلا بر این ایده راهبردی مبتنی بود که خطر جنگ، یک توهم است، هیچ ضربهای نباید بیجواب بماند، مذاکره تولید اهرم فشار نیاز دارد و مذاکره با دست خالی، این بار به همان *تقریبا هیچ* قبلی هم نخواهد رسید.
۶/ مجلس البته یک جانبه اقدام نکرد. رایزنیها و مباحثات بسیار مفصلی در عالیترین سطوح انجام شد و نهایتا شورای عالی امنیت ملی در مصوبه شماره ۷۳۳ که روحانی خود آن را ابلاغ کرده، به مجلس مجوز اقدام داد. بعدها دبیرخانه شورا وجود این هماهنگی را صراحتا تایید کرد.
۷/ دولت البته به شدت میترسید. اگر روحانی صادق است، من پیشنهاد میکنم اجازه انتشار متن مباحثات آن جلسهای از هیئت دولت را بدهد که در آن وزیر وی به صراحت هشدار داده بود. اگر غنی سازی ۲۰٪ آغاز شود، امریکا به ایران اولتیماتوم میدهد و سپس حمله خواهد کرد!
۸/ با روی کار آمدن دولت بایدن، دولت مذاکراتی بسیار با عجله و هماهنگ نشده را آغاز کرد. از همان آغاز هیچ کس مخالف توافق نبود. اختلاف میان دو گروه بود که یکی به دنبال توافق به هر قیمت، با علم به نداشتن انتفاع اقتصادی و گروه دیگر در پی توافق با تضمین انتفاع اقتصادی بود.
۹/ مذاکرات وین بد آغاز شد و بسیار بدتر پیش رفت. هدف این مذاکرات از همان آغاز چیزی غیر از تضمین نفع اقتصادی برای کشور بود. روحانی اگر به دنبال مقصر میگردد، *بهتر است به یاد بیاورد در حالی که تیمش در وین در حال مذاکره بود، او در تهران خبر از اتمام مذاکرات میداد یا در حالی که تیمش عقیده داشت لغو تحریم ها کافی نیست، او میگفت ۷۰٪ تحریمها برداشته شده!*
اینگونه بود که او اساسا تیم خود را در وین بیاعتبار کرد و امکان چانهزنی را از آنها گرفت.
۱۰/ خطای دیگر این بود که تیم ایرانی در وین به دلیل فشار سنگین روحانی هدف خود را بازگشت به برجام ۲۰۱۵ بدون تضمین نفع اقتصادی قرار داد. *روحانی هرگز اجازه نداد در وین در این باره چانه بزنند که ایران خواهان عادی شدن فروش نفت و روابط بانکی است و تاکید کنند قول و کاغذ امریکا برای آن ارزشی ندارد.*
۱۱/ علاوه بر این، قانون مجلس ابزار چانهزنی بسیار نیرومندی ساخت که با هزینه تقریبا صفر، برای تیم ایرانی دست برتر مذاکراتی ایجاد کرد. نه تنها برخلاف پیشبینی آقایان به ایران حمله نشد، بلکه امریکا و کشورهای اروپایی از صدور یک قطعنامه در شورای حکام هم عاجز ماندند. ضمن اینکه این قانون نیاز امریکا به توافق را به شدت تقویت کرد.
۱۲/ اگر روحانی صادق است، پیشنهاد میکنم اجازه انتشار متن مذاکرات پس از آغاز غنیسازی ۶۰٪ و یا متن جلسه معاونین وزرای ۱+۴ را بدهد تا همگان ببینند که تیم ایرانی که در رسانه به مجلس بد و بیراه میگفت، درون مذاکرات هیچ دارایی جز قانون مجلس نداشت.
۱۳/ طرف غربی پس از دیدن جدیت ایران در اجرای قانون رفتار مذاکراتی خود را تغییر داد و آشکارا نشانههایی ظاهر شد که غرب از بیم پیشرفتهای بزرگتر در برنامه هستهای و با علم به ناتوانی خود از پاسخ، فقط درصدد متوقف کردن گامهای بعدی قانون در ایران است. روحانی اما قدر این فرصت را ندانست.
۱۴/ در حالی که بایدن به شدت نیازمند بازگشت به ۱+۵ بود -و هست- و اجرای قانون هم نشان داد دست آن به شدت خالی است، بهترین زمان بود که برجام از وضعیت تقریبا هیچ خارج شده و امتیازهای اقتصادی واقعی از امریکا گرفته شود. *مردم ایران باید بدانند حسن روحانی این فرصت تاریخی را بر باد داد.*
۱۵/ *پالسهای پیدرپی ضعف و نیاز* که روح