پس از مدتها نارضایتی مردم و فعالین انقلابی از مدیریت علیعسگری در صدا و سیما زمزمه جابجایی او جدی شده است
♻️ رئیس جدید صدا و سیما کیست؟
🔸بخش اول یادداشت تیتر اول ۹ دی
🔰 برخی شنیدههای غیررسمی حکایت از تغییر در مدیریت سازمان صدا و سیما دارد. در برخی محافل نام پیمان جبلی معاونت برون مرزی صدا و سیما به عنوان گزینه جایگزین شنیده میشود؛ هر چند این گزینه قطعی نیست اما روند انتصابات سالهای اخیر رهبر انقلاب و تاکید ایشان بر انتصاب افرادی از درون سازمانها یا نهادها، احتمال اینکه فرد جایگزین علی عسگری از میان مدیران و نیروهای درون صدا و سیما انتخاب شود را بالا برده است.
مدیریت علیعسگری بر سازمان بزرگ صدا و سیما انتقادات زیادی را به ویژه از سوی جریانات انقلابی به همراه داشت. انتقاداتی که پرداختن به آن سرفصلهای متعددی را شامل میشود. اکنون که احتمال تغییر و جابجایی رئیس صدا و سیما زیاد شده، خوب است به طور خلاصه به گوشه ای از این انتقادات که جمعبندی برخی نقطهنظرات خواص دلسوز است، به صورت نکات اجمالی اشاره کنیم.
۱. مشخص نیست هدف و غایت کنشها و رفتارهای رسانه ملی چیست؟! این مهم را در موارد عدیده میتوان ملاحظه کرد؛ همچون سردرگمی در دوگانههای مختلف. فی المثل رسانه ملی در اینکه صدای مردم باشد یا روابط عمومی دولت به ویژه دولت حسن روحانی که از مقبولیت اجتماعی برخوردار نبود، تکلیفش با خودش مشخص نبود! یا صدا و سیما همواره در ااین دوگانه که دانشگاه عمومی باشد یا سخیفترین ابزار سرگرمی، سردرگم است!
۲. فقدان هرگونه ارتباط معنیدار و سیستمی میان راهبردهای کلان نظام و رفتارهای رسانه ملی در ساحات فرهنگی و سیاسی.
۳. وجود انگیزههای شخصی و جناحی در پس قاطبه تصمیمات سازمانی. این اتفاق تلخ عمدتاً از انتساب تیم مدیریتی کنونی به یک جریان سیاسی محافظهکار در کنار فقر شدید، تخصص و سابقه رسانهای و قشریت غیرقابل انکار این عزیزان نشأت گرفته است.
۴. مغایرت یا مخالفت با منویات رهبری در حوزه امنیت ملی. در سالهای گذشته، صداوسیما در مواضع مرتبط با برجام و مذاکرات هسته ای نه تنها منویات صریح رهبر انقلاب (اعم از خطوط قرمز، مطالبات و دستورالعملهای مکتوب) را پیگیری نکرد، بلکه به شکلی غیرقابل کتمان تمام سخنرانیهای رهبری را پس از روز بیانات با ارسال به آرشیوی اختصاصی، بایکوت کرد و حق بازخوانی آنها توسط ملت را به شکلی از مردم ایران سلب کرد. این رویکرد غلط اما معنیدار سبب شد تا به رغم تصریحات اکید و خط قرمزهای مصرح رهبر انقلاب برای مذاکرات و توافقات هستهای، بخش زیادی از مردم با فراموشی آن مواضع حکیمانه، در کنار پمپاژ بیسابقه توپخانه رسانهای دشمنان، تصور کنند که عدول از خطوط قرمز و نیل به ناکجاآباد در دولت قبل، محصول همنوایی پنهان رهبر انقلاب با کسانی است که تعمدا چرخ اقتصاد ملی را فلج کرده و انقلاب اسلامی را به سمت استحاله در نظام سلطه پیش بردند!
۵. کاوش در دادههای رصدی صداوسیما از میزان جذب مردم به برنامههای این رسانه حاوی حکایتی بسیار مهم و البته تأسفبار است. در صدر مفاخر رسانه ملی این گزاره وجود دارد که «قاطبه مخاطبان تلویزیون را بینندگان برنامههای حوزه سرگرمی و اصطلاحاً FUN تشکیل میدهند.» تولیداتی همچون خندوانه، دورهمی، نود و استفاده از سلبریتیهای مسالهدار تا برنامههایی با رویکرد شرطبندی به اقرار صریح صداوسیما طی سالهای اخیر با اختلافی فاحش در صدر پرمخاطبترین تولیدات صداوسیما بوده است.
در واقع راهبرد نانوشته صداوسیما که مدیران حاکم بر آن، هرگز حاضر به دفاع علنی از آن نبوده و نیستند؛ جذب مخاطب به هر قیمتی بوده و این سوگیری آشکار، منتهی به این درد بینهایت گشته است که اکنون به اقرار مدیران این رسانه؛ عُمده مخاطبانش، یک هزارم آن میزانی که نیاز هذل و هجو و شوخی خویش را با صداوسیما ارضاء میکنند، عنایتی به بخشهای جدی رسانه ندارند.
در مقابل هیچ راهبرد روشنی در صدا و سیما برای تولید برنامههای فاخر و جذاب و هدفمند در دفاع از نظام، آرمانهای نظام و سیاستهای کلان آن وجود ندارد.