فردا شروع میشود. در باشکوه ترین عزاداری های ایران، شب و روز برپا خواهد شد. قرنهاست در همه آذربایجان مداح های جانسوز ترین و زیباترین نوحه ها رو میخوانند. آن قدر جانسوز که حتی بدون دانستن معنی اش هم میشود مدتها پای آن اشک ریخت. ما خوب میکنیم برای امام شهید. . برای امامی که اکنون یار نمیخواد همراهیم. از همه چیزمان خرج میکنیم. اما برای زندگی، علی وار و حسین وار زندگی کردن را نمیپسندیم. آزاده بودن و تن به ذلت مسالحه با ندادن را نمیپسندیم. ما نشان دادیم کسانی را دوست داریم که از کربلا هم درس گرفته اند نه رشادت. ما در معرکه و به وقت انتخاب، همان گونه رفتار میکنیم که قبل از اسلام رفتار میکردند. ما به خودمان رای میدهیم بدون در نظر گرفتن بودن. ما امام زنده منتظر را یاری نمیکنیم، ما انتخاب نمیکنیم، ما ۹ ماه به خاک و خون کشیده شدن کودکان غزه رو نمیبینیم. ما تانک و موشک های آماده حمله به را که سید حسن نصر الله گفت منتظر انتخاب ما هستند نمیبینیم. ما فقط خودمان رو میبینیم. برای آب و نانمان، برای وعده آزادی از نوع ضد دین، برای قوم و قبیله مان، ننگ زیر یوغ رفتن و با خفت و ذلیلانه التماس و مذاکره کردن را ترجیح میدیم. ما فقط خوب میکنیم. همین. . ما هنوز هم بر رسم جاهلیتیم. حتی سوختن ، ، ، و ... آن هم درست جلوی چشممان، حتی در فاصله چند کیلومتری ما، ما را تغییر نمیدهد. البته ما برایشان خیلی خوب گریه میکنیم، خیلی خوب تشییع میکنیم، خیلی خوب یادبود میسازیم، همین کافی است دیگر‌. مگر نه؟؟ اما به فاصله فقط ، فقط به اندازه یک ، همانند قوم موسی فراموشکار میشویم و کسانی را انتخاب میکنیم که در تلویزیون و پشت تریبون به جسارت میکنند. تلاشهای آنها را نادیده میگیرند، راه آنها را اشتباه و تمام شده میخوانند، زحمات آنها را به باد میگیرند... ما حتی به اندازه ۴۰ روز هم حافظه نداریم. شما بعد از ۱۲۰۰ سال میخواهی بیایی روی کدام حرف ما حساب کنی؟؟ نیا آقا. ما هنوز . که پشت علی هستیم. ما پشت مسلم را هم خالی میکنیم. ما درد دنیا داریم. دین برای ما، دین جدا از سیاست است. ما همان اهل کوفه ایم که به وعده وعید و مسلم را فروختیم. ما با اختلاف بیجا آب به آسیاب دشمن ریختیم. ما تاریخ و آینده انقلاب خمینی را کردیم. ما برای دنیای دیگران پشت را خالی کردیم. البته برای جد شهیدت خوب گریه میکنیم. ۲ ماه شب و روز. روی ما فقط به اندازه گریه حساب کن. همین. راستی، چه خوب شد آقای انتخاب نشد. او هم میخواست راه را برود. میخواست شبانه روز از جانش مایه بگذارد برای آسایش و آرامش ما. برای رفاه مردم روستاهای دور افتاده، برای رنج کشیده ترک و کرد و لر و عرب و بلوچ و فارس و ... میخواست مقابل بایستد با اینکه میدانست اهل دنیا راحتش نمیگدارند. میخواست حق ما را از حلقوم اهل زر و تزویر بگیرد، میخواست را نشانمان دهد و ... ما هم که نشان دادیم اهل شکر نیستیم. کفران میکردیم نعمت حضور و تلاشهای او را. همانگونه که نعمت وجود را کفران کردیم و خدا او را از ما گرفت. چه خوب شد این بار قبل از اینکه دیگری بیاید، ناسپاسی خود را نشان دادیم. حداقل اکنون جلیلی را داریم. ما لیاقتمان همین انتخابی است که کردیم. دیدن نتیجه اش هم زیاد طول نمیکشد. إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ