سرمایه می خواهم ولی سر را نمی خواهم/
وقتی که ساقی هست ساغر را نمی خواهم/
تا تو محبت می کنی من خاطرم جمع است/
حتی محبت های مادر را نمی خواهم/
نازم نکردی رفتی و چون موی آشفتم/
من که نگفتم ناز دلبر را نمی خواهم/
آن لحظه که دستان پاکت شانه ام باشد/
آشفتگی خوب است، معجر را نمی خواهم/
در حفظ سر باید ز هر عضوی بپوشم چشم/
سر که تو باشی،لطف پیکر را نمی خواهم/
این نوکری در خانه ات خود زینت روح است/
مال و منال و در و زیور را نمی خواهم/
اللهم عجل لولیک الفرج
وهب لنا رافته ورحمته ودعائه وخیره