سلام دوستان. من امروز حدود ساعت ۱ میخواستم سوار اتوبوس بشم. وقت تعطیلی دبیرستان های دخترانه بود. اتوبوس تقریبا خلوت بود و چند تا دختر دبیرستانی توش بودن. تا من رفتم بالا یهو یکیشون تقریبا آروم و خیلی سریع گفت زن زندگی آزادی. من هم نگاشون کردم و لبخند زدم و دقیقا رفتم کنارشون تو ردیف آخر نشستم که اگر فرصت شد باهاشون حرف بزنم. خودشون هم خندیدن. ایستگاه بعد کلی دختر مدرسه ای دیگه سوار شدن. همون دختر آروم بهشون گفت به اتوبوس تظاهرات خوش اومدین. پایه این با هم شعار بدیم؟ یه خانم جوانی هم از قبل باهاشون همراه شده بود و اعلام آمادگی می‌کرد. اون دخترا هم گفتن آره. با چشم و ابرو با هم هماهنگ شده بودن که با شماره ۳ همشون یهو شعار بدن. تا به شماره ۲ رسید من یهو گفتم ببخشید، لطفا شعار ندین. اینجا اتوبوس عمومیه. نمیخوام از اتوبوسی که من توش هستم این شعار بیرون بره و به پای من هم نوشته بشه. یهو قفل کردن. گفت چرا؟ شما مخالفی؟ گفتم با شعارتون موافقم. شعار قشنگیه. ولی فقط شعار قشنگیه. خودتون هم معنی شعارتون رو نمیدونین. اصلا کپ کرده بود. یهو اون خانم جون شروع کرد شلوغ کردن که ما معنی اش رو نمیدونیم، گرونی و بیکاری و ... است ما آزادی می‌خواهیم و ... من هم گفتم بله نمیدونید. با این شعار زن زندگی آزادی چند تا زن و دختر رو کشتن، به چند تا زن تعرض کردن، چند تا مادر رو داغدار کردن، دل چند تا زن و دختر رو لرزون، به چند تا زن و دختر جسارت و حمله کردن. خانم دوباره شلوغ کرد که مگه قبلش نبود. این آخوندا همه رو کشتن، و ... داد میزد. من هم گفتم خانم چرا صداتو میبری بالا، من دارم آروم باهات حرف میزنم. گفت من که نمیشنوم چی میگی و ... من هم گفتم ماسکت رو بردار که بشنوی. بزار دوباره سیل و زلزله و کرونا بیاد ببین کیا میرن کمک مردم و پرستاری از مریضا و... همین بسیجی و آخوندا یا اونهایی که اون ور دنیا نشستن فقط حرف میزنن. گفت تو اولین نفری هستی که این جوری میگی و مخالفی. گفتم برای اینکه نخواستی ببینی عزیزم. دیروز میلیونها آدم اومدن تو خیابون و نظرشون رو گفتن. پاشد رفت دم در و با دخترایی که جمع شده بودن چند دقیقه حرف زد و پیاده شد. من هم داشتم میگفتم شعار مرد میهن آبادی میدن. با آتش زدن درخت و بانک و ... کدوم آبادی رو میخواهن بیارن؟ فقط شعار قشنگ میدن و ... بعد هم ۱ ایستگاه قبل از پیاده شدن پاشدم رفتم دم در. به اون چند نفری که مونده بودن گفتم تقصیر شما نیست. تقصیر ماست که به بچه هامون یاد ندادیم امنیت یعنی چی.داعش یعنی چی. اون هایی که شعار زن زندگی آزادی رو علم کردن منظورشون از ازادی، همون زن های سگ نما است که تو کشورشون قلاده گردن زن می اندازن و تو خیابون میگردونن. منظورشون برده های جنسی. فیلم هاش تو اینترنت هست. همونایی که تو یه همایش ۱۶ تا پرچم مختلف میارن و نمیتونن با هم توافق کنن. اگر ایران تکه پاره بشه کی میخواد جلوی داعش وایسه. فیلم های داعش رو دیدین؟ چه جوری زن های ایزدی و سوری رو به بردگی برده؟ روزی ۱۰ تا مرد بهشون تجاوز میکردن؟ چه جوری بچه رو جلوی پدر و مادر سرمیبرن؟ میپزن گوشتش رو به خورد مادرش میدن؟! ایران دست همچین داعشی می افته. تقصیر ماست که اینها رو به بچه هامون نگفتیم و نگفتیم که چقدر مهم اند برامون و ارزشمند. مهم نیست چه قیافه و اندام ومویی دارن، ارزشمندند چون انسانن. تاثیر گذار اند و می‌فهمن. شماها خیلی مهمین . نذارید بقیه بازیچه دستتون کنن. برگشته بودن نگاهم میکردن ولی هیچ چی نگفتن. حتی خانم های مانتویی و ... که تو اتوبوس بودن بعد هم پیاده شدم و اومدم. میخواستم بگم اگر سر راه شما هم مدرسه ای دخترانه هست این روزا اگر میتونید موقع تعطیلیشون برید تو اتوبوس و نزارید شلوغ کنن. بیچاره ها خیلی هم میترسن. ولی میخوان ابراز وجود کنن. چون بزرگ شدنشون رو کسی نمیبینه و حسابشون نمیکنه. لطفا خیلی مهربون باهاشون حرف بزنید و درکشون کنید. اینها دشمن نیستن. دریده و بی حیا نیستن. فقط نیاز به توجه دارن