🥀 گرامی🌷 هر وقت اسم💞 به زبان می آورد بلافاصله میگفت: .❣ یکبار در زورخانه، مرشد به خاطر 🍃 شروع به خواندن 📝 اشعاری در مصیبت کرد. همینطور که شنا میرفت باصدای بلند 😭می کرد و آنقدر کرد😭 که مرشد، مجبورشد شعرش راتغییردهد. روزی که از بیمارستان🏨 مرخص شد حدود #۸ نفر از رفقایش حضور داشتند گفت وسط اتاق بزنید تا ها نیز بتوانند بیایید روضه زهرا بخوانم.😢 ❤️