قذافی طور...
روزی که معمرقذافی تاسیسات هسته ای و موشکی لیبی را با تفاهم با غرب ازطریق آژانس، تعطیل کرد وتحویل داد، بعضی درداخل ایران، طعنه به نظام می زدند که قذافی، بخاطر رفع تحریم ها و پیشرفت ملتش از هوای نفس خود گذشت!
(مراجعه کنید به سرمقاله ها وگفتگوهای روزنامه های چپ آن زمان)
غربی ها پس ازخلع سلاح قذافی، گروههای اپوزیسیون او در داخل وخارج لیبی را تحریک و تجهیز کردند ولیبی دچارآشوب های سنگین شد. اولین شهر که به دست مخالفان افتاد، قذافی که فهمیده بود چه اشتباهی کرده، خواست با اندک سلاح سبک و مختصری که دارد، مقابله کند، اما همان غربی ها به جرم عدم تمکین به دموکراسی و حمایت از آزادی در لیبی، قذافی را حذف کرده و لیبی را به هرج ومرج و تروریسم سپردند تا جایی که دیگر در لیبی هیچ هسته مقاومت مردمی و ملی باقی نماند و بعد از آن هم معلوم است که لیبی در چه وضعیتی است.
مکزیک، پرو، اکوادور، برزیل، پاکستان، افغانستان و دهها نمونه دیگر، همگی قربانیان دلسوزی آمریکا برای دموکراسی و آزادی ملت ها و البته حماقت حاکمانی است که نخواستند یانتوانستند قانون جنگل حاکم بر جهان را درک کنند.
در درون حاکمیت ایران نیز احمق هایی هستند که به تحریک خائنانی، از این حرفها می زنند!
بخشی از مردم هم بدون تعمق و بررسی، باور می کنند!
آن که می پرسد که اختلاف فلسطینی ها با اسرائیل به ماچه؟ چرا نمی پرسد دعوای درونی افغانستان به آمریکا چه؟
دعوای کشورهای آفریقای مرکزی به آمریکا چه؟
آن که می پرسد چرا ما باید هزینه لبنان وفلسطین رابدهیم، چراازخود نمی پرسد که در مشکلات دلار وتورم در آمریکا، تامین کل هزینه های جنگ اسرائیل دراین طرف عالم به آمریکا چه؟
دعواهای درونی لبنان به فرانسه چه مربوط؟
اختلافات چین و تایوان به انگلیس و آمریکا وآلمان در آن سوی کره زمین، چه ربطی دارد؟
ساده لوحانه، خوشبینانه ترین صفتی است که به نگاه حاکمان غربگرا می شود داد.