🍃باز یه خبر رسید از روضه، بی بی یه گل رو چید از ، باز یه پرید از روضه😥 🍃نمی‌شود از تو گفت. از تویی که اندک زمانی‌است از پروازت می‌گذرد و ما همه در بهت که چه شد؟ به راستی تو پر کشیدی؟! 🍃اما تقدیر همین است که درست زمانی که ما درگیرِ هیچ و پوچِ دنیا بودیم، تو پرستو شدی در آغوشِ آسمان. بود و همه جا پر از عِطر حسین و تو چه خوش درخشیدی که ارباب میزبانت شده. 🍃پایِ حرم یه یاس پرپر پیشِ نگاهِ بنت الحیدر رفت و رسید به ارباب آخر این گل هم به قربونِ 💔 🍃ما داغ از نبود رفیق و بچه ها، مبهوت از نبود ، تو که اربا اربا به آغوش حسین بال گشودی؛ به رسم مادرت زهرا، کودکانت را به آغوش بکش. 🍃در شبِ سالروزِ رحلت حضرت (رحمته الله‌علیه) تو نیز به ملکوت پیوستی و این مهر تاییدی است که "سرنوشت فرزندان ، چیزی جز شهادت نیست" 🍃کمین دشمن بهانه بود! تو آماده بودی که دیشب از خاک به آغوش زهرا_سلام‌الله‌علیها_ بروی. و در کنارِ مادرت این شب جمعه را راهیِ باشی. 🍃حالا در آغوشِ فرمانده ات استراحت کن. شبیه همان عکس معروف که در آن جلسه، مثل در آغوش ح.ا.ج ق.ا.س.م گرفته ای. شما عادت دارید استراحت را به بعد از شهادت موکول کنید؛ درست مثل فرمانده‌تان. نوشِ جان، شیرینیِ شهدِ شهادت حاج حسن🕊 🍃خونِ گلوش هنوز هم گرمه! ما دلمون به چی سرگرمه؟! ✨ ✍نویسنده: 🥀به مناسبت 📅تاریخ شهادت : ۱٣ خرداد ۱۴۰۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۰