برای بار سوم میگویم من صادق هستم. آقای پزشکیان در مناظره آخر ۳ بار تکرار کردند من دروغ نمیگویم و یکی از کلید واژه های تبلیغاتی  از جانب حامیانشان صداقت  ایشان است. صرفا به یکی از موارد خلاف این مدعا اشاره میکنم‌: در نشست میزگرد اقتصادی ایشان گفتند که درآمد یک پزشک متخصص در ایران ۲۵ میلیون تومان است  که زیر ۱۰۰۰ دلار و ۵۰۰ دلار می شود و اگر همین پزشک خارج از کشور برود در آمد ۵ الی۶ دلاری خواهد داشت و تازه منت او را هم میکشند . به اینکه درآمد چند درصد از پزشکان متخصص ما ۲۵ میلیون است فعلا کاری نداریم و می خواهیم این مقایسه ایشان را واکاوی کنیم یعنی ایشان ۲۵ میلیون را بر ۶۰ هزار تومان که نرخ دلار در بازار آزاد است تقسیم کرده اند و به عدد ۵۰۰ دلار رسیده اند این میزان درآمد دلاری حدود یک چهارم درآمد یک کارگر ساده در کشوری مثل آمریکاست یعنی ایشان به جامعه ایرانی دارند میگویند که یک پزشک متخصص نخبه ما یک چهارم  یک کارگر ساده در آمریکا حقوق میگیرد! سوالی که طبیعتا اینجا مطرح می شود آیا می توان به همین راحتی درآمد یک صنف یا یک نفر را در نرخ دلار بازار ضرب کرد و با درآمد بر حسب دلار در کشور های دیگر مقایسه کرد؟ به دلایلی که اشاره می کنم این مقایسه گمراه کننده و غلط است زیرا هزینه ها در کشور های مختلف با هم تفاوت های جدی دارد بطور مثال در بیشتر کشور های توسعه یافته یک باک بنزین حدود ۵۰ دلار هزینه دارد که به پول ما می شود ۳ میلیون تومان در حالی که یک باک بنزین در کشور ما حتی به صورت آزاد فقط ۱۵۰ هزار تومان  و معادل کمتر از ۳ دلار هزینه دارد  یا اجاره خانه در این گروه از کشور ها ماهیانه حدود ۲۰۰۰  تا ۳۰۰۰دلار است که به پول ما می شود ۱۲۰ تا۱۸۰  میلیون تومان بطور ماهیانه. پس واضح است که چنین مقایسه ای قطعا نادرست و غیر منطقی است و از یک نامزد ریاست جمهوری که مهم ترین ارکان اقتصادی کشور را می خواهد در دست بگیرد پذیرفته نیست  اما  اگر بخواهیم مقایسه صحیح را بدانیم در اقتصاد مفهومی تحت عنوان قدرت خرید وجود دارد که این مشکل را حل می کند این واژه به معنی این است که در هر کشوری قدرت خرید مردم که بحث هزینه و درآمد همزمان در آن وجود دارد چقدر است که قدرت خرید ایرانیان طبق امار جهانی هم اکنون بیش از ۱۸ هزار دلار و درآمد به ازاءهر نفر حدود ۴۰۰۰ دلار در سال است یعنی قدرت خرید هر دلار در ایرانیان بطور میانگین ۶ برابر کشور های توسعه یافته است و اشتباه دیگر آن است که برای تبدیل ارز در این مقایسه ما از دلار بازار که حجم محدودی از مبادلات ارزی ما  را تشکیل می دهد استفاده شده. ما برای تبدیل ریال به دلار باید از نرخ واقعی ارز استفاده کنیم که در حال حاضر حدود ۳۰ هزار تومان است یعنی با این صحبت های گفته شده در آمد ۲۵ میلیونی یک ایرانی معادل حدود ۵۰۰۰ دلار در سایر کشور ها خواهد شد و ایشان قطعا مشاور های اقتصادی فراوانی دارند از جمله دو نفر اقتصاددان   هنگامی که  این اعداد را در میز گرد اقتصادی گفتند همراهشان بودند پس چگونه است که اینگونه واقعیت ها را وارونه جلوه دادن را دروغ نباید بدانیم؟