🏴🏴🏴اینجا مصیبت هولناکتره.
🏴🏴🏴دشمن سفاک هرچه حضرت را تازیانه زد تا بلکه حضرت بهطور طبیعی از دنیا بروند، نشد. بدترین جا را برای زندانی کردن حضرت را انتخاب کردند
🏴🏴🏴دیدند آقا همینطوری به صورت طبیعی از دنیا نمیروند. آخرسر حضرت را مسموم کردند. سم در جان حضرت اثر گذاشت و در گوشۀ غربت جان دادند
🏴🏴🏴کسی که هزاران عالِم در بیرون زندان، منتظر استفاده از وجود نازنینش بودند، حالا اینطور غریبانه جان میدهد. هارون همه را فریب داده و گفته بود ایشان مهمان ما هستند تا هیچکس فکر قیام هم نکند.
🏴🏴🏴بعد سندی بن شاهک ظالم باید بیاید بالای سر امام غریب ما، با طعنه و کنایه و تمسخر بگوید: «میخواهی پول بدهم برایت کفن بخرند و بیاورند؟!
🏴🏴🏴آقا موسی بن جعفر (ع) با نهایت بزرگواری بفرمایند: «ما بهترین پولهای خودمان را برای کفن کنار گذاشتهایم؛ از تو کفن قبول کنم؟
🏴🏴🏴درواقع آقا میخواستند بفرمایند من غریب نیستم، آلان «رضا»ی من، بالای سرم میآید. درست هست بهظاهر تنها و بیکس هستم اما من هم کسی را دارم که لحظۀ آخر سرم را روی زانوانش قرار دهم.
🏴🏴🏴امان از اون آقایی که لحظۀ جان دادن نه تنها کسی نبود سرش را به دامان بگیرد، یک وقت زینب دید «و الشمر جالس علی صدره» ای تشنه لب حسین(ع)...
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@amn_org