فرزندان آگاه
(۳۵)
پاداش مادرى ناتوان در دوران پيرى:
پيرزنى كه توسط فرزندانش در يكى از خيابان هاى تهران رها و سرگردان شده بود، گريان و نالان چنين گفت:
بچه ها بى وفا و سنگدل شده اند. اين روزها كه آفتاب عمر لب بام و پايم كنار گور است، از خانه بيرونم كرده اند، مى گويند: تو ديگر پير و عاطل شده اى، ما كه له له تو نيستم! من حالا چه كار كنم؟ توى اين شهر بزرگ نه جايى دارم، نه كسى را مى شناسم، حتى سگ هاى ولگرد كوچه و خيابان هم يك پيرزن هفتاد ساله را به لانه خود راه نمى دهند.
در حالى كه اشك از چشمان پير سالخورده همچنان سرازير بود ماجرايش را براى افسر نگهبان چنين تعريف كرد:
یك عمر خون جگر خوردم تا بچه هايم را بزرگ كردم، از خون و استخوانم براى آن ها مايه گذاشتم، لباس عروسى و دامادى تنشان كردم، گفتم ديگر نفسى راحت مى كشم، دوران خوشى و نيكبختى ام فرا رسيده است. ولى افسوس!
آنها گويند:
پير شده اى غير از دردسر براى ما چيزى ندارى، ما كه سند نداده ايم تا آخر عمر جور تو را بكشيم!
اين در حالى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خدمت به پدر و مادر را از جهاد بالاتر و نگاه محبت آميز به صورت آنان را عبادت مى داند و مى فرمايد:
روزى اگر صد مرتبه هم به صورت پدر و مادرت نگاه كنى عبادت محسوب شده و براى هر نگاهى ثواب يك حج مقبول منظور مى شود.
ابوذر غفارى در اين زمينه روايتى ديگر نقل كرده، او مى گويد: از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: نگاه به چهار چيز عبادت است:
۱- نگاه به چهره على بن ابى طالب عليه السلام
۲- نگاه مهرآميز به چهره پدر و مادر
۳- نگاه به قرآن
۴- نگاه به كعبه
@amn_org