🔺
تاريخچه سواد رسانهاي
🔹سازمان بينالمللي يونسكو به طور فعال از دهه 1960م. به پشتيباني از آموزش رسانهاي همت گماشت و تلاش كرد در اين زمينه، برنامهاي جهاني را اجرا كند. اين عملكرد در جهت جبران نابرابري اطلاعات بين كشورهاي شمال و جنوب است؛ زيرا كشورهاي شمال بيشتر توليدكننده اطلاعات بوده و كشورهاي جنوبي دريافتكننده منفعل اطلاعات هستند.
🔸در اواسط دهه 1970م. موضوع سواد رسانهاي در برخي كشورها مانند امريكاي لاتين و كشورهاي اروپايي مانند ايتاليا و اسپانيا مورد توجه قرار گرفت. اصليترين هدف آموزش سواد رسانهاي در اين كشورها برطرف كردن نابرابري اطلاعاتي بين كشورهاي پيشرفته و عقبافتاده بوده است.
🔹نكته قابل توجه آنجاست كه در كشورهايي مانند كانادا كه از سواد رسانهاي براي مقابله با فرهنگ امريكايي و استحكام و تقويت هويت كانادايي استفاده شده است، اما در كشوري مانند ژاپن اين مفهوم براي مطالعه انتقادي توليدات رسانهاي و نقد و تحليل واقعيات ارائه شده از سوي رسانهها به كار برده ميشود. در آفريقاي جنوبي آموزش سواد رسانهاي به منظور ارتقاي سطح آموزش عمومي افراد جامعه مورد استفاده قرار گرفت، در حالي كه در برخي از كشورهاي انگليسي زبان مانند اسكاتلند و استراليا، آموزش سواد رسانهاي به عنوان آموزش مهارتهاي زباني محسوب ميشد.
در امريكا اصطلاح سواد رسانهاي و آموزش رسانهاي مترادف بوده است اما در كنفرانس سواد رسانهاي در سال 1990م، سواد رسانهاي به صورت «توانايي دسترسي و ارزيابي پيامهاي رسانهاي در اشكال مختلف» تعريف شده است.
🔸در سال 1982 سازمان يونسكو بيانيهاي در مورد آموزش سواد رسانهاي آماده كرد. اين بيانيه كه 19 كشور امضا كردند به عنوان «بيانيه گرانوالد» شناخته ميشود. در اين بيانيه آمده است كه رسانهها يكي از نيروهاي قابل توجه و قدرتمند در جامعه هستند و اين نيازمند آموزش سواد رسانهاي در اشكال منسجم و سيستماتيك در بين شهروندان است.
@amniatemeli