✅
گروههای فشار
🔹اساسا گروههای نفوذ و فشار چنین تعریف می شوند :
گردهمایی اشخاص دارای هدف مشترک که تحقق هدفهای خودرا از راه اقدام سیاسی برای تاثیر گذاشتن بر سیاست عمومی جستجو می کنند . به عبارت دقیق تر مقصود از گروه فشار ، هرگونه سازمان داوطلبانه بیرون از ساختار حکومتی است که می کوشد بر جریان غالب سیاسی تاثیر گذارد . لذا این گروهها با نفوذ خود تلاش می کنند تا قوانینی را به تصویب برسانند که با منافع خاص آنها مطابقت دارد . در عین حال این گروهها تمایلی به کسب راس قدرت ندارند . این گروهها چند ویژگی مشترک دارند از جمله نفع شخصی ، چهره پنهان سیاسی وحتی جهان گستری . جهان گستری به این معنا که گروههای فشار در همه کشورها وجود داشته و در برگیرنده انواع سازمانهای اقتصادی ، اتحادیه ها و انجمن ها ، نهادهای دینی و دیگر گروههای حرفه ای هستند . یکی از پرکاربردترین نقش های گروههای فشار در انتخابات است تا بتوانند افراد مورد نظر را منتخب و توسط آنها بر کارگزاری های مکانیسم حکومت تاثیر گذارند . گرچه برخی معتقدند که قوه قضائیه به دلیل نوع انتصاباتش در همه کشورها به نوعی از گروههای فشار و کارکرد آنها در قضاوت مصون می باشند اما گروههای فشار از راه یورش موثر افکار عمومی ، دورادور بر روند قضایی اعمال نفوذ می کنند . به گفته " چایلدز " گروههای فشار سه گونه استراتژی برای نفوذ بر ذهن مردم دارند :
1 - به توانایی و قوه تعقل مردم متوسل شده و این کار را از راه انتشارات و گزارشهای ویژه ، سخنرانی ها و اجتماعات ، تشکیل کنفرانس های مطبوعاتی و طرح مباحثی در فضای مجازی تحت عنوان بیان واقعیت یا روشنگری یا هشدار از آینده ، انجام می دهند .
2 - از راه ترغیب عواطف نفرت ، ترس ، عشق یا هرگونه عاطفه دیگری را بر می انگیزانند تا عقیده ای را تغییر و یا جریانی را منحرف کنند .
3 - برای جلب توجه به خواست های خود تبلیغات متنوع و خلاقانه یا درخواست های ویژه و مبتکرانه ای را به جامعه ارائه می دهند
🔸گروههای فشار هم در حکومت های دموکراتیک و هم در حکومت های توتالیتر نقش عمده ای ایفا می کنند . در حکومت دموکراتیک فعالیت این گروهها متوجه حکومت است اما در حکومت های توتالیتر در جهت مخالف جریان حاکم می باشد . فکر عمومی این است که دارندگان پول و منافع قادرند بر مدیران تصمیم گیر اعمال نفوذ کنند و فشارهای محسوس و نامحسوسی بر آنها وارد کنند که نشانه اجرای نادرست و غیر موثر سیاست هاست مانند اتاق های بازرگانی یا اتحادیه های تجاری و صنفی . به همین دلیل دانشمندان سیاسی نظر داده اند که در شرایط حاضر در هیچ نظامی و هیچ رژیم سیاسی ، کسی یا گروهی نمی تواند مدعی نمایندگی سیاسی عموم باشد . به عبارتی دیگر ، مفهومی تحت عنوان " خیر عمومی " در نظام های مبتنی بر مادیگری و این جهانی مبهم و غیر واقعی است ، زیرا بطور روز افزون دانسته می شود که منافع جامعه مستلزم توازن و تعادل منافع افراد است نه قربانی کردن منافع یکی در برابر دیگران .
منبع : بنیادهای علم سیاست عبدالرحمن عالم
وستانیوز
@amniatemeli