🔺
مماشات با تهدیدات در حوزه امنیت و سیاست خارجی، نتیجه ای جز " بازتولید بحران " ندارد!
سبحان محمدی/ کارشناس روابط بین الملل
بخش اول:
بازدارندگی ( Deterrence) از مهمترین مفاهیم امنیتی در حوزه روابط بین الملل است! به شکل ساده، با دستیابی به بازدارندگی، در صورت تهدید دشمن " هزینه های اقدام دشمن در برابر شما افزایش، و گزینه های در دسترس اش علیه شما کاهش می یابد". اما در صورت عدم دستیابی به بازدارندگی، این معادله برعکس خواهد شد. در بازدارندگی، حدودی از توان حداقلی و حداکثری وجود دارد که در مقایسه با تهدیدات اندازه گیری و تعریف میشود. زمانیکه بازیگر A صرفا به تقویت توانایی های متعارف خود میکنند، تصور بازیگر B اینست که او مبادرت به افزایش امنیت خود و قابلیت ها و مولفه های دفاعی تمایل دارد و در واکنش به آن، بازیگر B هم تا اندازه ای و به صورت کنترل شده اقدام به افزایش توانایی های متعارف خود و به اصطلاح، به روزآوری آن میکند. در این سناریو، ما با یک بازدارندگی حداقلی و به اصطلاح رویکرد " Overlap" مواجه ایم که صرفا " موازنه امنیتی " هدف هر دو بازیگر است.
اما زمانیکه بازیگر A تمایل به افزایش قدرت و توانایی های نامتعارف دارد و اقدام به افزایش توانایی ها و قابلیت های گسترده تخریب و آسیب در مقیاس جمعی میکند( مانند سلاح های اتمی یا Weapon Of Mass Destruction-WMD )، بازیگر B نهتنها امنیت، بلکه موجودیت خود را در خطر میبیند و راه منطقی پیش رو در مقابل آن، " افزایش قدرت یا دستیابی به بازدارندگی حداکثری " است. اما در صورتیکه بازیگر B اقدام به ایجاد موازنه قدرت در برابر افزایش قدرت بازیگر A نکند، دچار خلاء قدرت و نقص در توانایی پاسخگویی هم سطح در برابر بازیگر A میشود و به مرور، معادله بازدارندگی ذکر شده در پاراگراف قبلی معکوس میشود؛ یعنی هزینه های عملیات بازیگر A علیه بازیگر B کاهش می یابد و گزینه های آن برای ضربه علیه بازیگر B بیشتر و متنوع تر خواهد شد. اینجاست که بازیگر B دچار " مماشات " در برابر اقدامات بازیگر A میشود و امنیت آن کاهش می یابد.
ادامه دارد...
@amniatemeli