🔺نظم سایکس-پیکو پس از 100 سال همچنان پابرجاست
📚بحران دولت-ملت در خاورمیانه
📥حمید احمدی
🖇تفاوت ایران با خاورمیانه جدید این بود که ایران با همه آنچه در سالهای قبل از کف داده بود، هسته اصلی خویش را حفظ کرده بود. در مورد عثمانی، دولت فروپاشید و بخشهای عربی آن به چند کشور تبدیل شد. همان قدر که ایرانیان از قراردادهایی مانند «گلستان» و «ترکمان چای» نفرت دارند، اعراب از قرارداد سایکس-پیکو بیزارند اما تفاوتی که اشاره شد بسیار کلیدی است. علاوه بر این، پان ایرانیسم بسیار با پان عربیسم و پان تورکیسم متفاوت بوده و است.
🖇در ذات پان عربیسم و پان ترکیسم نوعی الحاقگری هست؛ یعنی آنها مایلند سرزمینهای دیگری را به کشورهای خود الحاق کنند و مشخصا میخواهند سرزمین بگیرند. ولی در ایران، پانایرانیزم بیشتر واکنشی به این دو جریان بوده است. تلاشهایی در ایران برای مناطق از دست رفته بوده، اما هیچ حزب سیاسیای بر این مبنا شکل نگرفته است. حتی جریان پان ایرانیزمی را که محمود افشار شروع کرد و هنوز وجود دارد، به فکر بازگرداندن بحرین و افغاستان به خاک ایران نیست و بحث هویت فرهنگی را مطرح میکند.
🖇به هر روی تکلیف ایران در این خاورمیانه باستانی روشن است، اما آیا شرایط جدید مرزهای سایکس-پیکو که به جز ایران عمده مرزهای پیشین منطقه را جا به جا کرد، پابرجا خواهد ماند؟ آیا نیروهای خودخوانده «دولت اسلامی» خواهند توانست این نظم را چنان که در مقطعی در سوریه و عراق بر هم زدند، به کل از بین ببرند؟ واضح است که داعش اولین نیروی مخالف مرزهایی که در روندهای پس از قرارداد سایکس-پیکو به وجود آمدند، نیست. حتی این مرزها پیش از این به چالش کشیده شده بودند، ولی دگردیسی کامل آنها دور از ذهن است.
🖇پان عربیستها دو بار این نظم را به چالش کشیدهاند. یکی در سال 1919 که جلسه تمام احزاب و جریانهای ناسیونالیستی در دمشق برگزار شد و همه اعراب در مخالفت با نظم سایکس-پیکو به تاسیس یک دولت واحد عربی به نام سوریه دست زدند، اقدامی که البته به سرعت شکست خورد چون نیروهای درگیر در آن نظم و سازماندهی نداشتند و ارتش فرانسه هم دخالت کرد و دوم چالشی است که ناصر ایجاد کرد. قرارداد معروف جمهوری متحده عربی بود که قرار بود مصر و سوریه را یکی کند و بعد عراق را شامل شود. واقعیت این است که سایکس-پیکو ناخواسته مسائلی را ایجاد کرد که بعدا دردسرساز شد، اما هرگز از بین نرفت.
🖇دلیل آن بود که جنبشهای مخالف آن خود دچار تضاد بودند. حزب بعث در دهه 1940 برای بر هم زدن نظم سایکسپیکو به وجود آمد و خود از مشوقان وحدت مصر و سوریه و حامی جمهوری متحده عربی بود. ولی وقتی که این جمهوری شکل گرفت، آنها متوجه شدند که ناصر و ناصریزم هژمونی پیدا کردهاند و این تنها مورد نبود. خود مصریها نیز در مقطعی که به فکر فدراسیون بودند، هژمونی خود را بر سوریها غالب میدیدند. حتی وقتی سادات و قزافی و حافظ اسد فدراسیون جماهیر عرب درست کردند، در سال 1971 به بنبست خوردند. تجربه سوریه و عراق هم در اوایل دهه هشتاد سرنوشت مشابه داشت.
🖇با تقسیمبندی جدید خاورمیانه، رهبرانی ظهور کردهاند که دیگر در فکر کشور واحد نیستند. منافع نخبگان سیاسی اکنون در بر هم خوردن این نظم نیست. آنها هویت و اقتداری پیدا کردهاند که حاضر به ترک آن نیستند. اگر روزی اتحاد هم منفعتی داشته باشد، هر رهبری خود میخواهد رئیس موجودیت تازه باشد. این است که از هم پاشیده شدن نظم سایکسپیکو آسان نیست. داعش چالش جدیتر و گستردهتری درست کرد که آن هم به خاطر شرایط خاص حاکم بر سوریه و عراق بود. عراق پس از صدام و سوریه پس از بهار عربی درگیر شرایطی شدند که ترکتازی داعش را ممکن کرد ولی این نیرویی ماندگار نیست که بتواند بیش از این چالشبرانگیز باشد. خلا سرزمینی به داعش فرصت بروز داد اما حالا تقریبا همه دشمن آن هستند و او را از بین خواهند برد.
🖇نظم سایکسپیکو ساختاری شده و به هم خوردنی نیست چون منافع نخبگان و تودهها براساس این نظم، شکل گرفته است. تضاد طبقاتی میان کشورهای عرب نیز دلیل بسیار مهمی است. اگر سوریه کشوری فرودست و عراق فرادست آن است، تغییر نظم دشوار خواهد بود. اگر نگوییم که نظم سایکس-پیکو از بین رفتنی نیست، قطعا میتوانیم بگوییم که فروپاشی کامل آن بسیار بسیار دشوار است. از دوره باستان چنین نظمهایی بسیار شکل گرفتهاند و تبدیل به واقعیت شدهاند، واقعیتهایی که تغییر اساسیشان، بیشتر خیالی رمانتیک است.
@amniatemeli