3- وقایع سال 2014 به بعد در شرق اوکراین
نقض توافق< مینسک 1 و 2 > منعقد شده در سال 2014 و 2015 توسط اوکراین و حمله به اتباع روسیه و روس تباران (افراد دارای پاسپورت روسی) ساکن در شرق اوکراین مهمترین وقایع شرق اوکراین پیش از آغاز عملیات نظامی بود. سال 2014 توافقی موسوم به توافق < مینسک 1 > میان جدایی طلبان منطقه دونباس در شرق اوکراین (شامل ایالات لوهانسک و دونتسک ) و دولت اوکراین و با حضور روسیه، آلمان و فرانسه برای تعیین تکلیف جنگ در این مناطق صورت گرفت. با این وجود ارتش اوکراین و جدایی طلبان هر دو همدیگر را به نقض آتش بس متهم میکردند. در سال 2015 هم مجددا مذاکراتی حول محور همان موضوعات قبلی تحت عنوان توافق < مینسک 2 > 13 ماده ای با جدیت و جزئیات بیشتری با میانجیگری روسیه و سازمان امنیت و همکاری اروپا و فرماندهان نظامی دونباس برای ایجاد خط تماس و حائل، و آتش بس منعقد شد. اما این توافق هم به سرنوشت قبلی دچار شد؛ چرا که ارتش اوکراین با کمک مستشاران ناتو و کمک های تسلیحاتی، نظامی و مالی غرب از جمله آمریکا و همزمان با تلاش برای عضویت در ناتو، درصدد حمله مستقیم به دونباس و نقض توافق برآمد.
4-اهداف استراتژیک روسیه
در بحث سیاسی، هدف روسیه بی طرف سازی سیاسی و خنثی کردن ژئوپلیتیکی اوکراین در مناسبات روسیه با غرب بوده و هست. همچنین در حوزه نظامی نیز، روسها با تصرف و کنترل اوکراین شرقی ( شرق رودخانه دنیپر) تقویت نیروهای روس گرای دونباس و در ادامه با قطع تدریجی دسترسی اوکراین به دریای سیاه با در اختیار گرفتن مهمترین مناطق شرقی وجنوبی مانند دونباس، بندر ماریوپل، ژاپوریژیا، خرسون و احتمال در آینده نزدیک اُدِسا (همان منطقه تاریخی نُووروسیا ی روسیه– شمال دریای سیاه) به دنبال ترمیم و ایجاد سد امنیتی در برابر پیشروی ناتو هستند که موج دوم آن از 1997 تا کنون تهدیدی مستقیم علیه امنیت روسیه بوده است.
۵- وضعیت فعلی در میدان جنگ شرق اوکراین
هدف روسها در این جنگ هیچگاه گسترش ارضی قلمرو روسیه نبوده و رسیدن ستون زرهی روسها به پایتخت اوکراین در ماه های اول جنگ، نوعی تاکتیکی نظامی جهت برداشتن تمرکز اوکراین از جنوب بود( چون هدف روسیه از ابتدا پیشروی در جنوب بود اما طبیعی است که حفاظت از پایتخت یک کشور در اولویت حکومت آن باشد). کما اینکه با این حرکت ثابت کردند که اگر چنین قصدی نیز داشتند و اگر با همه قوا به میدان می آمدند دستیابی به چنین هدفی میسر بود. اما از آغاز عملیات نظامی خود دو هدف کوتاه مدت و میان مدت را در دستور کار قرار دادند: هدف کوتاه مدت؛ عقب راندن ارتش اوکراین از مناطق دونباس و آزادسازی آن و رفع تهدید قریب الوقوع شاخه نئونازی نیروهای مسلح اوکراین یعنی< گردان آزوف > مستقر در بندر مهم ماریوپل بود. هدف میان مدت ارتش روسیه نیز که در حال حاضر در جریان است، تثبیت جبهه های مناطق چهارگانه تحت کنترل درآمده جنوب و جنوبشرق اوکراین و حملات دقیق هوایی به زیر ساخت های نظامی و صنعتی جهت خنثی سازی ضد حمله اوکراینی هاست که بیشتر در کنترل مستشاران ناتو قرار دارد!
روسیه با شروع قرن جدید، به دنبال بازتعریف هویت خود پس از کنار رفتن نظم کمونیستی بود. تا نیمه دهه اول قرن 21 پوتین ابتدا تلاش کرد مسائل داخلی را سامان دهد. سپس از طریق ظرفیت های نظام بین الملل و از مسیر قواعد موجود، سعی کرد تا ملاحظات روسیه در سیاست خارجی و امنیتی را به دیگران بشناساند. نشست ها، کنفرانس ها، معاهدات، قراردادها و . . . همگی نشان از تلاش روسیه برای حفظ مسیر دیپلماسی در برابر غرب بوده است. مثلا در موضوع ناتو، روسها به مدت 15 سال درگیر سلسله مذاکراتی با ناتو برای دریافت تضمین امنیتی مبنی بر عدم گسترش به شرق بودند اما نه تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه ناتو در 5 بازه زمانی، به مرزهای روسیه نزدیک و نزدیک تر شد؛ تا جاییکه برای روسها محرز شد دنیای غرب، چیزی جز یک < امپراطوری دروغ> نیست. جنگ همیشه آخرین گزینه است اما در دسترس است؛ زمانیکه یکجانبه گرایی هماهنگ شده غربیها، راهی برای تنفس ژئوپلیتیک و امنیتی یک دولت - ملت باقی نگذارد. غربیها در این سالها تلاش کردند با قاعده < بازی با حاصل جمع صفر> با روسیه برخورد کنند. در این میان هم اوکراین قربانی تکیه بر دیوار ترک خورده ای شد که رهبرانش بر روی آن یادگاری ها نوشتند. رهبرانی که بی خبر از مناسبات قدرت و تجربیات تاریخی بودند و با خوشبینی کاذب، برای ملت خود هزینه گزافی تراشیدند. <یکجانبه گرایی> بارزترین نشانه زوال نظم کنونی بین المللی است.
@amniatemeli