#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_ماجراجویی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۵۴ 🌷
🇮🇷 شاهنشاه ، لوح کنده شده از کشتی نوح را گرفت
🇮🇷 و آن را به فلسطین فرستاد .
🇮🇷 تا برای تکمیل دروازه زمین به فضا ،
🇮🇷 تحویل آمریکایی ها داده شود .
🇮🇷 پس از تکمیل دروازه ،
🇮🇷 هنگام اذان صبح ،
🇮🇷 تشعشعاتی از صبح صادق ، جذب دروازه شد
🇮🇷 و دروازه زمین به فضا ، نورانی گشت .
🇮🇷 ناگهان ، نور سفیدی ،
🇮🇷 از درون دروازه خارج شد
🇮🇷 و به طرف آسمان ، بالا رفت .
🇮🇷 آمریکایی ها با ترس ،
🇮🇷 چند قدمی به عقب رفتند .
🇮🇷 آن نور ، بسیار زیبا بود
🇮🇷 و حالتی مثل تونل داشت .
🇮🇷 سربازان آمریکایی ،
🇮🇷 خبر باز شدن دروازه زمین به آسمان را ،
🇮🇷 به عرض شاهنشاه و ناگیتان ، رساندند .
🇮🇷 ناگیتان نیز ، از قبل ،
🇮🇷 دستور ساخت چنین دروازه ای را ،
🇮🇷 به دوستانش در سیاره ساجیون داده بود
🇮🇷 ناگیتان ، به شاهنشاه دروغ گفته بود
🇮🇷 که نماینده فضایی ها در زمین است .
🇮🇷 بلکه او یک زندانی فراری است .
🇮🇷 او ، به علت تخلفات و جنایات بسیار ،
🇮🇷 به سیاره ساجیون تبعید شده بود .
🇮🇷 سیاره ساجیون ،
🇮🇷 زندان و تبعیدگاه تمام سیارات بود .
🇮🇷 هر کس در هر سیاره ای که جنایت کند ،
🇮🇷 به زندان همان سیاره ، انداخته می شود
🇮🇷 اگر اصلاح شد ، آزاد می شود
🇮🇷 اما اگر پشیمان و اصلاح نگردد ،
🇮🇷 به سیاره ساجیون ، تبعید می شود .
🇮🇷 خروج از سیاره ساجیون ،
🇮🇷 بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است .
🇮🇷 دور تا دور سیاره ،
🇮🇷 شوک برقی و لیزر آتشین بود .
🇮🇷 لیزری که به هر کس اصابت کند ،
🇮🇷 منفجر می شود .
🇮🇷 اما ناگیتان ، یکی از تبعیدی هایی بود
🇮🇷 که با شورش موفق شده بود
🇮🇷 لیزر و شوک برقی را
🇮🇷 به مدت ربع ساعت ، خاموش کند
🇮🇷 سپس به همراه صد نفر از فضائیان ،
🇮🇷 به زمین فرار کرد .
🇮🇷 و به دروغ ، خود را ،
🇮🇷 نماینده همه آدم فضائی ها ، معرفی کرد .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
🔮
@amoomolla