🌸 " هـیـدرا " 🌸 🌸 قسمت سی‌ام 🌸 🌟 به فکرم افتاد ؛ برای کسانی که ، 🌟 واقعاً متحول شدند ؛ 🌟 و یا دنبال اخلاق و خودسازی ، 🌟 و اصلاح خود بودند ؛ 🌟 سوله ای جداگانه ، درست کنیم . 🌟 با مسئولین زندان صحبت کردم ؛ 🌟 و پس از پیگیری های بسیار ، 🌟 موافقت آنان را گرفتم . 🌟 بعد از مدتی ، سوله افتتاح شد . 🌟 و نام آن را ، خانه فرهنگی گذاشتم . 🌟 خانه فرهنگی ، شرایط ویژه ای داشت . 🌟 هر کسی را ، به آن راه نمی دادیم ؛ 🌟 مگر اینکه شرایط ما را بپذیرد . 🌟 دعوا نکند ؛ حرفهای زشت نزند ؛ 🌟 عمل ناشایست انجام ندهد و... 🌟 در عوض ، از محیط سالم ، 🌟 مراسمات ویژه ، پذیرایی ویژه ، 🌟 ارتباط با خانواده ، مرخصی و... 🌟 استفاده می کردند . 🌟 وقت آن رسیده که تبلیغ دین اسلام ، 🌟 و مذهب تشیع را ، شروع کنم . 🌟 و برای این کار ، 🌟 از خانه فرهنگی شروع کردم . 🌟 و سپس به دیگر سوله ها ، رفتم ؛ 🌟 و صدای اسلام و تشیع را ، 🌟 به گوش آنان رساندم . 🌟 مسائل احکام و قرآن کریم و نماز را ، 🌟 آرام آرام و در حد فهمشان ، آموزش دادم . 🌟 که خدارو شکر موفق شدم ، 🌟 چند نفری را شیعه کنم . 🌟 خبر اصلاح تبعیدگاه ، 🌟 به همه سیارات مجاور رسید . 🌟 به پیشنهاد رئیس تبعیدگاه ، 🌟 بیرون از زندان ، 🌟 در قسمتی دیگر از سیاره ، 🌟 خانه هایی برای زندانیان ساخته شد . 🌟 کسانی که بتوانند در اخلاق ، 🌟 و نظم و رعایت قوانین ، 🌟 امتیاز بالایی بیاورند ؛ 🌟 می توانند به همراه خانواده شان ، 🌟 در آن خانه ها زندگی کنند . 🌟 تا مدت تبعیدی آنهاٍ تمام شود . 🌟 و این طرح نیز اجرا شد . 🌟 و بسیار جواب داد . 🌟 اخلاق ها ، خیلی بهتر شد . 🌟 رئیس تبعیدگاه ، 🌟 مرا به عنوان مسئول اخلاقی تبعیدگاه ، 🌟 به همه سیارات معرفی نمود . 📚 ادامه دارد 📚 ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla