🔹مردم نجران همین‌ که نامه پیامبر عزیز ما رو خوندن، با عصبانیت شروع به داد و بیداد کردن. یکی‌شون می‌گفت: پیامبر ما عیسی مسیح است، نیازی نیست تا از دین اسلام پیروی کنیم. ✅خدا دستور داد که ای پیامبر! بگو با هم مباهله می‌کنیم، هر دو گروه با نزدیک‌ترین افراد خانواده‌ای که داریم زیر آسمان می‌آییم، بعد از خداوند می‌خواهیم تا هرگروهی که دروغ می‌گوید رسوا شود. 🔸همه می‌خواستن بدونن که فردا پیامبر با چه افرادی میاد؟ یعنی توی این همه آدم که در مدینه زندگی می‌کنن، چه کسی از همه برای پیامبر عزیزتره؟ 🔹دو نفر از دانشمندهای مسیحی هم همراه پسرهایی که داشتن به اونجا اومده بودن. با خودشون می‌گفتن: می‌خوایم اولین آدم‌هایی باشیم که رسوایی مسلمون‌ها رو می‌بینن. ابوحارثه که استاد همه دانشمندان مسیحی بود، گفت: از چهره‌های این افراد معلومه که اگه دعا کنن، همه مسیحی‌ها نابود میشن. برای همین تصمیم گرفتن که از لج‌بازی خودشون دست بردارن و به شهرشون برگردن. 🔸این جریان که تموم شد، مسلمون‌ها از پیامبر پرسیدن چرا بقیه دخترها و دامادهاتون رو نیاوردین؟ چرا هیچ‌کدوم از همسرانتون رو نیاورد. 🕋 شاخصه: محبت و عشق به اهلبیت علیه‌السلام. 📎 📎 📎 📎 📎 📎 http://eitaa.com/amoomolla 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸