📚
داستان کوتاه فطرس 😇
🌷 فُطرُس ، یکی از فرشتگان حامل عرش بود
🌷 که در انجام وظیفه اش سُستی کرد ،
🌷 به خاطر همین ، بالهایش شکسته شد
🌷 و به جزیره ای در زمین تبعید گشت .
🌷 او ۷۰۰ سال به عبادت خدا مشغول بود
🌷 تا اینکه امام حسین علیه السلام به دنیا آمد .
🌷 جبرئیل با هفتاد هزار فرشته ،
🌷 جهت تبریک این میلاد مبارک ،
🌷 به زمین نازل شدند ،
🌷 وقتی از کنار فطرس گذشتند
🌷 او با تعجب ، علت نزول آنان را جویا شد
🌷 وقتی خبر به دنیا آمدن امام حسین را ،
🌷 به او دادند
🌷 از آنان خواست تا وی را با خود ببرند .
🌷 جبرئیل قبول کرد و نزد پیامبر ،
🌷 برای او میانجیگری کرد .
🌷 با پیشنهاد پیامبر ،
🌷 فطرس خود را به قنداقه امام حسین مالید
🌷 و خداوند نیز بال هایش را بهبود بخشید
🌷 و او را به جایگاه اولیه اش بازگرداند .
🌷 فطرس پس از بهبودی و عروج به آسمان ،
🌷 به رسول خدا ،
🌷 خبر شهادت فرزندش حسین را داد
🌷 و گفت :
😇 به جبران این شفاعت ،
😇 زیارت هر زائر
😇 و سلام و صلوات هر سلام دهنده ای را ،
😇 به امام حسین می رسانم .
🇮🇷
@amoomolla