🌹 داستان حضرت آدم 🌹 🌹🌹 قسمت پنجم 🌹🌹 🇮🇷 خداوند ، می داند که در دل حارث ، 🇮🇷 چه آتشی هست و چه می گذرد . 🇮🇷 اما فرشتگان نمی دانند . 🇮🇷 به خاطر همین ؛ خداوند تصمیم گرفت 🇮🇷 تا ذات شیطانی حارث را ، 👈 به آنان نشان دهد . 🇮🇷 به خاطر همین تصمیم گرفت 🇮🇷 تا انسانهایی را خلق کند . 🇮🇷 و آنها را به عنوان خلیفه و جانشین خود ، 🇮🇷 به فرشتگان معرفی نماید . 🇮🇷 در اینجا بود که حارث ، 🇮🇷 چهره شیطانی خود را آشکار کرد 🇮🇷 و به فرشتگان گفت : 🔥 ما نباید بذاریم که خدا چنین کاری بکنه 🔥 این انسانها ، مثل همان نسناس ها هستن 🔥 که همدیگر رو می کُشن 🔥 از همدیگر دزدی می کنن 🔥 از هم متنفرن ، کینه به دل دارن و... 🔥 اگر خدا کسی رو می خواد که عبادتش کنه 🔥 خب ما هستیم 🔥 ما عبادتش می کنیم 🔥 ما براش سجده و رکوع می کنیم 🔥 اگه جانشین می خواد 🔥 چرا ما جانشین خدا نباشیم ؟! 🔥 مگه انسان ها از ما پاکترند 🔥 این ما هستیم که شب و روز 🔥 خدا رو عبادت و ستایش و تقدیس می کنیم 🔥 دیگه خدا چی می خواد 🔥 چرا باید دوباره انسانها آفریده بشن 🔥 تا خونریزی و فساد بکنن 🔥 مگه همین خدا نبود 🔥 که نسناس ها و جن ها و شیاطین رو آفرید 🔥 و مگه خودش نگفت که اونارو بکشید 🔥 پس چه معنی داره 🔥 که دوباره موجوداتی خلق کنه 🔥 و آخر خودش دوباره دستور بده 🔥 که اونا رو بکشید 🔥 چرا ؟! 🇮🇷 فرشته ها ، از حرفهای حارث شیطان ، 🇮🇷 استقبال کردند 🇮🇷 و گفتند : 🌟 خب راست می گه دیگه 🌟 ولی ما چکار می تونیم بکنیم . @amoomolla 🌹