(آيه ٥٤) -اين آيه معبود حقيقى و واقعى را با ذكر صفات خاصش معرفى مىكند، تا آنها كه حقيقت جو هستند قبل از فرا رسيدن رستاخيز در همين جهان او را به روشنى بشناسند، نخست مىگويد: «معبود و پروردگار شما آن كس است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد» (إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّامٍ) . يعنى «معبود» كسى جز «آفريدگار» نمىتواند باشد.
آيا جهان در شش روز آفريده شده؟
با توجه به مفهوم وسيع كلمۀ «ايّام» (روزها) و معادل آن در زبانهاى ديگر، پاسخ اين سؤال روشن است، زيرا بسيار مىشود كه «ايّام» به معنى «دورانها» به كار مىرود. بنابراين خداوند مجموعۀ زمين و آسمان را در شش دوران متوالى آفريده است، هر چند اين دورانها گاهى به ميليونها يا ميلياردها سال بالغ شده است و علم امروز هيچ گونه مطلبى را كه مخالف اين موضوع باشد بيان نكرده است. سپس قرآن مىگويد: «خداوند پس از آفرينش آسمان و زمين، زمام رهبرى آنها را به دست گرفت» (ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ) . يعنى، نه تنها آفرينش از اوست بلكه اداره و رهبرى جهان نيز با او مىباشد. و اين پاسخى است به آنها كه جهان را در آفرينش نيازمند به خدا مىدانند نه در بقا و ادامۀ هستى.
«عرش» چيست؟
عرش در لغت معانى متعددى دارد از جمله: به معنى سقف يا چيزى است كه داراى سقف بوده باشد، و گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است. ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود و گفته مىشود «عرش خدا» منظور از آن مجموعۀ جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مىشود. بنابراين در آيۀ مورد بحث جملۀ «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» كنايه از احاطۀ كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنهاست. سپس مىفرمايد: «اوست كه شب را همچون پوششى بر روز مىافكند و روشنايى روز را با پردههاى ظلمانى شب مىپوشاند» (يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ) . بعد از آن اضافه مىكند: «شب با سرعت به دنبال روز در حركت است» (يَطْلُبُهُ حَثِيثاً) . همانند طلبكارى كه با سرعت به دنبال بدهكار مىدود. سپس مىافزايد: «اوست كه خورشيد و ماه و ستارگان را آفريده است، در حالى كه همه سر بر فرمان او هستند» (وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ) . پس از ذكر آفرينش جهان هستى و نظام شب و روز و آفرينش ماه و خورشيد و ستارگان به عنوان تأكيد مىگويد: «آگاه باشيد آفرينش و ادارۀ امور جهان هستى تنها به دست اوست» (أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ) . منظور از «الْخَلْقُ» آفرينش نخستين، و منظور از «الْأَمْرُ» قوانين و نظاماتى است كه به فرمان پروردگار بر عالم هستى حكومت مىكند و آنها را در مسير خود رهبرى مىنمايد. به عبارت ديگر: همان طور كه جهان در حدوثش نيازمند به اوست در تدبير و ادامۀ حيات و ادارهاش نيز وابسته به او مىباشد، و اگر لحظهاى لطف خدا از آن گرفته شود نظامش بكلى از هم گسسته و نابود مىگردد. و در پايان آيه مىفرمايد: «پر بركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است» (تَبارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ) . اين جمله بعد از ذكر آفرينش و تدبير جهان هستى يك نوع ستايش از مقام مقدس پروردگار است كه وجودى مبارك، ازلى، ابدى و سر چشمۀ همۀ بركات و نيكيها و خير مستمر مىباشد.
برگزیده تفسیر نمونه - 2، صفحه 54
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran👈