#قصه_های_قرآنی
#حضرت_ابراهیم(ع)
رحمت وسيع خدا در مقايسه با مهمان خواهى ابراهيم عليه السلام
روايت شده: تا مهمان به خانه ابراهيم عليه السلام نمی آمد، او در خانه غذا نمی خورد، وقتى فرا رسيد كه يك شبانه روز مهمان بر او وارد نشد، او از خانه بيرون آمد و در صحرا به جستجوى مهمان پرداخت، پيرمردى را ديد، جوياى حال او شد، وقتى خوب به جستجو پرداخت فهميد آن پيرمرد، بت پرست است، ابراهيم گفت: افسوس، اگر تو مسلمان بودى، مهمان من می شدى و از غذاى من می خوردى.
پيرمرد از كنار ابراهيم عليه السلام گذشت. در اين هنگام جبرئيل بر ابراهيم عليه السلام نازل شد و گفت: خداوند سلام می رساند و می فرمايد اين پيرمرد هفتاد سال مشرك و بت پرست بود، و ما رزق او را كم نكرديم، اينك چاشت يك روز او را به تو حواله نموديم، ولى تو به خاطر بت پرستى او، به او غذا ندادى.
ابراهيم عليه السلام از كرده خود پشيمان شد و به عقب بازگشت و به جستجوى آن پيرمرد پرداخت، تا او را پيدا كرد و به خانه خود دعوت نمود، پيرمرد گفت: چرا بار اول مرا رد كردى، و اينك پذيرفتى؟
ابراهيم عليه السلام پيام و هشدار خداوند را به او خبر داد.
پيرمرد در فكر فرو رفت و سپس گفت: نافرمانى از چنين خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است. آن گاه به آيين ابراهيم عليه السلام گرويده شد و آن را پذيرفت و بر اثر خلوص و كوشش در راه خدا پرستى، از بزرگان دين شد.(230)
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🔸 کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن
👉
@amozeshtajvidhefzquran