(ع) ****سفارش شعيب به نماز شعيب عليه‏ السلام بسيار نماز می خواند، و به مردم می گفت: نماز بخوانيد چرا كه نماز انسان را از كارهاى زشت و گناه باز می دارد، ولى آن قوم نادان كه رابطه بين نماز و ترك گناه را درك نمی كردند، از روى مسخره به آن حضرت می گفتند: آيا اين وِردها و ذكرها و حركات تو به تو فرمان می دهد كه ما سنت نياكان و فرهنگ مذهبى خود را ترك كنيم، و يا نسبت به اموالمان بى اختيار باشيم، تو كه يك آدم بردبار و خوش فهم بودى، حالا چرا چنين شده‏ اى؟ (مضمون آيه 87 سوره هود)(433) ****عذاب زلزله، و ابر صاعقه خيز بر قوم شعيب‏ تلاش‏ها و دعوت‏هاى شبانه‏ روزى حضرت شعيب عليه‏ السلام موجب شد كه گروه اندكى از مردم ايمان آوردند ولى اكثريت آن‏ها بر اثر غرور و سركشى سزاوار عذاب سخت الهى گشتند. از امام باقر عليه‏ السلام نقل شده: خداوند به شعيب عليه‏ السلام وحى كرد كه صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم نمود، شصت هزار نفر از نياكان آن‏ها، و چهل هزار نفر از بدان را. شعيب عرض كرد: بدان سزاوار عذابند، ولى نياكان چرا؟ خداوند فرمود: داهَنُوا اَهلَ المَعاصِى وَ لَم يَغضِبُوا لِغَضَبِى؛ براى اين كه آنان با گناهكاران مداهنه و سازش كردند، و به خاطر خشم من نسبت به آن‏ها، خشم به آن‏ها نكردند (و نهى از منكر ننمودند).(434) خداوند در قرآن می فرمايد: وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مَّنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِى دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ؛ و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم و آنها را كه ستم كردند، صيحه آسمانى فرو گرفت، و در ديار خود، به رو افتادند و مردند. در مورد چگونگى عذاب قوم شعيب عليه‏ السلام دو نوع عذاب نقل شده كه ظاهرا بيانگر آن است كه يك نوع عذاب براى مردم مدين بود، و نوع ديگر براى مردم اَيكه بود.(435) چگونگى عذاب و هلاكت مردم مدين چنين بوده است: زمين‏ لرزه بسيار شديد سرزمين مَدين را تكان داد و در همين وقت صحيه و فرياد آسمانى شديد آن‏ها را فرا گرفت، و آن‏ها را به رو بر زمين افتادند و مردند به گونه‏ اى كه نابود شدند كه گويى هرگز از ساكنان آن ديار نبوده‏ اند.(436) و در مورد عذاب مردم ايكه نوشته‏ اند: هفت روز گرماى سوزانى سرزمين آن‏ها را فرا گرفت، و اصلا نسيمى نمی وزيد، ناگاه قطعه ابرى در آسمان ظاهر شد، و نسيمى وزيدن گرفت، آنها از خانه‏ هاى خود بيرون ريختند و همه به طرف سايه آن ابر رهسپار شدند، و از شدت ناراحتى به آن پناه بردند. در اين هنگام صاعقه‏ اى مرگبار و گوش خراش از ابر برخاست، به دنبال آن آتش بر سر مردم ايكه فرو ريخت و آن‏ها را به هلاكت رسانيد.(437) آرى اين است عاقبت نكبت‏ بار سركشان لجوج، و آلودگان به فساد و انحراف، كه خداوند در پايان می فرمايد: اءنّ فِى ذلِكَ لآيةً وَ مَا كانَ اَكثَرُهُم مؤمنينَ؛ در اين ماجرا نشانه و درس عبرت است، ولى اكثر آن‏ها ايمان نياوردند.(438) و نيز می فرمايد: اَلا بُعداً لِمَدينَ كَما بَعِدَت ثَمُودُ؛ دور باد از رحمت خدا اهل مدين، همانگونه كه قوم ثمود دور شدند.(439) پايان داستان‏هاى زندگى حضرت شعيب عليه‏ السلام 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈