#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
گفتگوى عيسى با مرده زنده شده در روستاى بلازده
روزى حضرت عيسى عليهالسلام و حواريون در سير و سياحت خود به روستايى رسيدند، ديدند اهل آن روستا و پرندگان و حيوانات آن، همه به طور عمومى مردهاند .
عيسى عليهالسلام به همراهان فرمود: معلوم است كه اينها به عذاب عمومى الهى كشته شدهاند . اگر آنها به تدريج مرده بودند، همديگر را به خاك مى سپردند .
حواريون: اى روح خدا، از خداوند درخواست كن تا اينها را زنده كند تا علت عذابى را كه به سراغ آنها آمده، براى ما بيان كنند، تا ما از كردارى كه موجب عذاب الهى مى شود ، دورى كنيم.
حضرت عيسى عليهالسلام از درگاه خدا خواست تا آنها را زنده كند، از جانب آسمان به عيسى عليهالسلام ندا شد كه: آنان را صدا بزن.
عيسى عليهالسلام شبانه بالاى تپهاى از زمين رفت و فرمود: اى مردم روستا!
يك نفر از آنها زنده شد و گفت: بلى، اى روح و كلمه خدا!
عيسى: واى به حال شما، كردار شما چه بوده؟ (كه اين گونه شما را دستخوش بلاى عمومى نموده است.)
مرد زنده شده: چهار چيز ما را مشمول عذاب الهى كرد:
1 - پرستش طاغوت.
2 - دلبستگى به دنيا با ترس اندك از خدا.
3 - آرزوى دور و دراز.
4 - غفلت و سرگرمى به بازى هاى دنيا.
عيسى: دلبستگى شما به دنيا چه اندازه بود؟
مرد زنده شده: همانند علاقه كودك به مادرش. هنگامى كه دنيا به ما رو مى آورد شاد و خوشحال مى شديم ، و هنگامى كه دنيا به ما پشت مى كرد ، گريه مى كرديم و محزون مى شديم .
عيسى: طاغوت را چگونه مى پرستيديد؟
مرد زنده شده: ما از گنهكاران پيروى مى كرديم .
عيسى عليهالسلام : عاقبت كارتان چگونه پايان يافت؟
مرد زنده شده: شبى با خوشى به سر برديم، صبح آن در هاويه افتاديم.
عيسى: هاويه چيست؟
مرد زنده شده: هاويه، سجّين است.
عيسى: سجين چيست؟ ن
مرد زنده شده: سجين، به كوههاى گداخته به آتش است كه تا روز قيامت، بر ما مى افروزد و.
عيسى: وقتى به هلاكت رسيديد، چه گفتيد و مأموران الهى، به شما چه گفتند؟
مرد زنده شده: گفتند: ما را به دنيا بازگردانيد، تا كارهاى نيك در آن انجام دهيم و زاهد و پارسا گرديم، به ما گفته شد: دروغ مى گوييد .
عيسى: واى به حال شما! چه شد كه غير از تو، شخص ديگرى از اين هلاك شدگان با من سخن نگفت؟
مرد زنده شده: اى روح خدا! دهان همه آنها با دهنه آتشين بسته شده است، و آنها به دست فرشتگان خشن، گرفتار مى باشند . من در دنيا در ميان آنها زندگى مى كردم ، ولى از آنها نبودم. (و مانند آنها گناه نمى كردم) تا وقتى كه عذاب عمومى فرا رسيد و مرا نيز فرا گرفت. اكنون به تار مويى در لبه پرتگاه دوزخ آويزان مى باشم ، نمى دانم كه از كجا در ميان دوزخ واژگون مىشوم، يا نجات مى يابم . (احتمالا عذاب اين شخص، به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر بوده است.)
عيسى عليهالسلام به حواريون رو كرد و فرمود:
يا اَولياءَ اللهِ! اَكلُ الخُبزَ اليابِسِ بالمِلحِ الجَريشِ، وَ النَّومِ عَلَى المَزابِلِ خيرٌ كَثِيرٌ مَعَ عاقِبَةِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ؛
اى دوستان خدا! خوردن نان خشك با نمك زبر و خشن، و خوابيدن بر روى خاشاكهاى آلوده، بسيار بهتر است، اگر همراه عافيت و سلامتى دنيا و آخرت باشد.(787)
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran👈