📚📚🕙
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_آدم (ع)
#قسمت_چهارم
🔷
تكبر و سركشى ابليس
ابليس گرچه فرشته نبود(29) ولى از عابدان ممتاز خدا با نام حارث در ميان كرّوبيان و فرشتگان، به عبادت خدا اشتغال داشت، و به فرموده حضرت على عليهالسلام: او شش هزار سال خدا را عبادت نمود، كه معلوم نيست از سالهاى دنيا است يا سالهاى آخرت، در عين حال لحظهاى تكبر، همه عبادت او را پوچ و نابود ساخت.(30)
همه فرشتگان فرمان حق را به طور سريع اجرا كردند، ولى ابليس بر اثر تكبر، از سجده نمودن خوددارى ورزيد، و در صف كافران قرار گرفت.(31)
مطابق آيه 34 بقره، ابليس در اين نافرمانى، مرتكب سه انحراف و خلاف شد:
1 - خلاف عَملى - چنان كه تعبير به اَبى (سركشى كرد) بيانگر آن است، كه موجب فسق او شد.
2 - خلاف اخلاقى، چنان كه تعبير به استكبر (تكبر ورزيد) حاكى از آن است كه موجب خروج او از بهشت، و داخل شدنش به دوزخ گرديد.
3 - خلاف عقيدتى، كه با مقايسه كبرآميز خود، عدل الهى را انكار كرد وَ كانَ مِنَ الكَافِرينَ؛ (از كافران گرديد).
خداوند به ابليس خطاب كرد و فرمود: اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه از سجده كردن مخلوقاتى كه با قدرت خود آن را آفريدم سرباز زدى؟
ابليس در پاسخ خدا، نه تنها عذرخواهى نكرد، بلكه با مقايسه غلط خود كه مقايسه جسم خود با جسم آدم بود گفت: من از آدم بهترم، مرا از آتش آفريدهاى، ولى آدم را از گِل و آتش بر گِل برترى دارد.
همين تكبر و خودبرتربينى ابليس باعث شد كه به او فرمان داد:
فَاخرج مِنها فَاءِنَّكَ رَجِيمٌ - وَ اءنّ عَليكَ لعنَتِى اِلى يَومِ الدِّينِ؛
از آسمانها و صفوف فرشتگان خارج شو كه تو رانده درگاه منى - و قطعاً لعنت من بر تو تا روز قيامت ادامه دارد.
ابليس گفت: پروردگارا! مرا تا روزى كه انسانها برانگيخته مىشوند (روز قيامت) مهلت بده.
خداوند فرمود: تو از مهلت شدگان هستى، ولى تا روز و زمان معين.
ابليس (كه از اين مهلت، بيشتر مغرور شد و از آن جا كه در رابطه با آدم عليهالسلام رانده درگاه خدا شده بود، همه دشمنى خود را به آدم آشكار كرد و) گفت: خدايا به عزتت سوگند، همه انسانها را گمراه خواهم كرد، مگر بندگان خالص تو را از ميان آنها، كه بر آنها سلطه ندارم.(32)
ادامه تكبر ابليس
گويند: در عصر حضرت موسى عليهالسلام، روزى ابليس نزد حضرت موسى عليهالسلام آمد و گفت: مىخواهم هزار و سه پند به تو بياموزم.
موسى عليهالسلام او را شناخت و به او فرمود: آنچه كه تو مىدانى، بيشتر از آن را من مىدانم، نيازى به پندهاى تو ندارم.
جبرئيل عليهالسلام به موسى عليهالسلام نازل شد و عرض كرد: اى موسى! خداوند مىفرمايد هزار پند او فريب است، اما سه پند او را بشنو.
موسى عليهالسلام به ابليس فرمود: سه پند از هزار و سه پندت را بگو!
ابليس گفت: 1 - هرگاه تصميم بر انجام كار نيكى گرفتى، در انجام آن شتاب كن و گرنه تو را پشيمان مىكنم. 2 - اگر با زن نامحرمى خلوت كردى، از من غافل نباش كه تو را به عمل منافى عفت وادار مىنمايم. 3 - هرگاه خشمگين شدى، جاى خود را عوض كن، وگرنه موجب فتنه خواهم شد.
اكنون كه تو را سه پند دادم (به تو حقى پيدا كردم) در عوض، از خدا بخواه تا مرا بيامرزد.
موسى عليهالسلام خواسته ابليس را به خدا عرض كرد، خداوند فرمود: شرط آمرزش شيطان آن است كه به كنار قبر آدم عليهالسلام برود و خاك قبر او را سجده كند.
حضرت موسى عليهالسلام فرمان خدا را به ابليس ابلاغ كرد.
ابليس كه همچنان در خودخواهى و تكبر غوطه ور بود، گفت: اى موسى! من در آن هنگام كه آدم عليهالسلام زنده بود، بر او سجده نكردم، چگونه اكنون حاضر شوم كه بر خاك قبر او سجده كنم؟!(33)
∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞📚🦋📚
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تخصصی تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran👈