﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی📖
#حضرت_موسی(ع)
#قسمت_پنجاه_یکم 🦋
💠
توبهاى كه موجب بارندگى پربركت شد💠
♻️ عصر حضرت موسى عليهالسلام بود، مدتى باران نيامد و زراعتها خشك شدند و بلاى قحطى همه جا را فرا گرفته بود، مردم به محضر موسى عليهالسلام آمدند و با التماس از او خواستند، نماز استسقاء بخواند تا باران بيايد.
♻️ موسى عليهالسلام با جمعيتى بالغ بر هفتاد هزار نفر به صحرا رفتند و نماز باران خواندند و هر چه دعا كردند، باران نيامد. موسى عليهالسلام عرض كرد: خدايا! با هفتاد هزار نفر، هر چه دعا مىكنيم باران نمىآيد، علتش چيست؟ مگر مقام و منزلت من در پيشگاهت كهنه شده است.
🌐خداوند به موسى عليهالسلام خطاب كرد: در ميان شما يك نفر است كه چهل سال است معصيت مرا مىكند، به او بگو از ميان جمعيت خارج شود، تا دعايت مستجاب گردد.
🌐موسى عليهالسلام عرض كرد: صداى من ضعيف است و به هفتاد هزار نفر جمعيت نمىرسد. خداوند فرمود: تو اعلام كن من صدايت را به همه مىرسانم. موسى عليهالسلام اعلام كرد، همه شنيدند. آن مرد گنهكار ديد هيچكس خارج نشد، دريافت كه آن شخص خودش است، با خود گفت: اگر برخيزم و بيرون روم، رسوا مىشوم و اگر بيرون نروم، باران نمىآيد.
🌴با خود گفت: اگر برخيزم بيرون روم، رسوا مىشوم، و اگر بيرون نروم، و باران نمىآيد. همانجا نشست و توبه حقيقى كرد، پس از آن بىدرنگ باران پربركت آمد. موسى عليهالسلام عرض كرد: خدايا! كسى از ميان جمعيت خارج نشد، پس چطور شد باران آمد؟
خداوند فرمود: سَقيتُكُم بالَّذى مَنَعتُكُم بِهِ؛
🍁شما را به خاطر همان شخصى كه به سبب او باران را قطع كرده بودم، سيراب كردم. (يعنى توبه او باعث باريدن باران گرديد)
🌿موسى عليهالسلام عرض كرد: خدايا! او را نشان بده تا زيارتش كنم خداوند فرمود: آنگاه كه او گناه مىكرد، رسوايش نكردم، حالا كه توبه كرده و رسوايش كنم، من كه نمّامى را دشمن دارم هرگز نمّامى نمىكنم، من كه عيب پوش هستم هرگز عيب كسى را فاش نمىسازم و آبروى كسى را نمىريزم.(553)
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran 👈