﷽📚🕥 📖 (ع) 🦋 🦋گفتگوى الياس عليه‏السلام با امام باقر عليه‏السلام‏🦋 🔰الياس عليه‏السلام از پيامبرانى است كه طبق بعضى از روايات، هنوز زنده است.(666) او در يكى از ملاقات‏هاى خود با امام باقر عليه‏السلام، گفتگويى دارد كه خلاصه آن چنين است: 🦋امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: پدرم امام باقر عليه‏السلام در مكه بود و به طواف كعبه اشتغال داشت، در اين هنگام ناگهان مردى نقابدار ديده شد هفت شوطِ امام عليه‏السلام را قطع كرد، و آن حضرت را به سوى محل صفا آورد. مرا نيز دعوت كرد، به صفا رفتم، و با هم سه نفر (امام باقر، مرد نقابدار و من) شديم. 🔰نقابدار به من گفت: خوش آمدى اى پسر پيغمبر! سپس دستش را بر سرم نهاد و گفت: خير و بركت خدا بر تو باد اى امين خدا، بعد از پدرانت. سپس آن مرد نقابدار متوجه پدرم (امام باقر) شد و گفت: 🦋اى اباجعفر! اگر مى‏خواهى تو به من خبر بده، و اگر مى‏خواهى من به تو خبر دهم، اگر مى‏خواهى تو از من بپرس يا من از تو بپرسم. اگر مى‏خواهى تو مرا تصديق كن، يا من تو را تصدق نمايم. 🔰امام باقر عليه‏السلام: همه اين‏ها را مى‏خواهم و آمادگى براى همه دارم. مرد نقابدار: بنابراين مبادا زبانت در پاسخ به سؤال من، غير از آن را كه در قلبت هست به من بگويد. 🦋امام باقر: چنين كارى را كسى مى‏كند كه در دلش دو علم مختلف و متضاد باشد، و خداوند از علمى كه در آن دوگانگى هست، امتناع دارد (يعنى منشأ علم ما از ذات پاك خدا است، از اين رو در علم ما دوگانگى و تضاد نيست). 🔰مرد نقابدار: سؤال من از همين جا آغاز مى‏گردد كه به قسمتى از آن پاسخ دادى، اكنون بفرماييد: چه كسى به علمى كه در آن دوگانگى و اختلاف نيست آگاه است؟. 🦋امام باقر: تمام اين علم نزد خدا است، ولى آن چه براى بندگان لازم است نزد اوصياء است. 🔰مرد نقابدار، نقاب خود را باز كرد و با چهره برافروخته، راست نشست و گفت: من براى همين مقصود به اين جا آمده‏ام و اين گونه، علمى مى‏خواستم، سپس پرسيد: اوصياء آن علم بى اختلاف را چگونه مى‏دانند و تحصيل مى‏كنند؟ 🦋 امام باقر: همانگونه كه رسول خدا مى‏دانست و تحصيل مى‏كرد (از راه وحى و الهام) با اين فرق كه اوصياء آن چه را پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى‏ديد نمى‏بينند، زيرا و پيغمبر بود ولى اين‏ها محدث (دريافت كننده خبر از فرشتگان) هستند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بر خدا (در معراج‏ها) وارد مى‏شد و وحى الهى را مى‏شنيد، ولى اين‏ها آن را نمى‏شنوند... 🔰تا اين كه امام باقر عليه‏السلام به آن مرد نقابدار فرمود: دلم مى‏خواست با چشمت مهدى اين امت (حضرت ولىّ عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف) را مى‏ديدى، در حالى كه فرشتگان، روح‏هاى كافران مرده را با شمشير آل داوود عليه‏السلام، بين زمين و آسمان، عذاب مى‏كنند، و همچنين ارواح زندگان، كافران را كه در زمين هستند به آن‏ها ملحق مى‏سازند. مرد نقابدار در همين هنگام شمشير بر آورد و گفت: ها اءنّ هذا مِنها؛ هان! اين شمشير از آن شمشيرها است. 🦋امام باقر عليه‏السلام: آرى، سوگند به كسى كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را براى هدايت بشر برگزيده چنين است. 🔰در اين هنگام آن نقابدار، نقابش را كنار زد و خود را معرفى كرد و گفت: من الياس هستم، پرسشهايم براى اطلاع خودم نبود، بلكه مى‏خواستم اين گفتگو موجب قوت قلب اصحاب تو گردد...(667) 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈