﷽📚🕥 📖 _(ص) 📚داستانهایی از فتح مکه 🦋مانور بيعت رضوان‏🦋 🌻قبلا در مورد پيمان نامه صلح حديبيه و اهميت آن سخن گفتيم، ولى يكى از عوامل مهمى كه موجب نوشتن اين عهدنامه گرديد، ترس و وحشت مشركان از قدرت مسلمانان بود، آن‏ها در آغاز، اين قدرت را باور نداشتند، ولى بيعت رضوان در آن‏ها ترس و وحشت ايجاد كرد، و همين امر موجب تسليم آن‏ها در مورد صلح حديبيه كه امتياز مهمى براى اسلام بود گرديد، اكنون به داستان زير در اين رابطه توجه كنيد: 🌱هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در سال ششم هجرت همراه با هزار و چهارصد نفر مسلمان به قصد انجام مناسك عمره از مدينه به سوى مكه حركت نمودند، در نقطه‏اى به نام حديبيه (20 كيلومترى مكه) فرود آمدند. 🌿بديل بن ورقاء خُزاعى همراه جمعى از مشركان به حضور پيامبر رسيدند و با آن حضرت در مورد هدف از آمدنشان مذاكره نمودند، و دريافتند كه آن حضرت و همراهانشان براى جنگ و مبارزه نيامده‏اند، بلكه (در ماه حرام - ذيقعده) براى زيارت و انجام مراسم عمره به مكه آمده‏اند. 🌱گروه بديل بن ورقاء به مكه بازگشتند و به سران مكه خبر دادند كه: در مورد محمد داورى شتابزده نكنيد، او قصد جنگ ندارد و براى زيارت مى‏آيد... 🌻سرانجام سران قريش عروة بن مسعود را كه فرد عاقل و زيركى بود براى مذاكره به حضور پيامبر فرستادند، او به حضور پيامبر رسيد و به مذاكره پرداخت، و رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم همان سخنى را كه به بديل فرموده بود، به او نيز فرمود، عروة بن مسعود در اين مذاكره دريافت كه ياران پيامبر، احترام خاصى - در حد ايثار - نسبت به آن حضرت دارند. 🌿عروة به مكه بازگشت و به مشركان گفت: سوگند به خدا، من قبلا نزد شاهان روم و ايران نزد نجاشى (شاه حبشه) رفته‏ام، ولى هيچ يك از آن‏ها را نديدم كه مانند محمد صلى الله عليه و آله و سلم مورد احترام يارانش باشد، به گونه‏اى كه وقتى محمد به آن‏ها دستور مى‏دهد، بى درنگ انجام مى‏دهند وقتى وضو مى‏گيرد، براى گرفتن قطرات آب وضويش (به عنوان تبرك) كشمكش شديد مى‏كنند، و وقتى كه محمد سخن مى‏گويد، همه خاموش مى‏شوند، و به ديده احترام نه خيره به او مى‏نگرند، او (محمد صلى الله عليه و آله و سلم) طرح سازنده و خوبى را (در مورد صلح) ارائه مى‏دهد، و شما آن را بپذيريد. مشركان جواب رد دادند، ولى او (عروة اصرار مى‏كرد كه طرح صلح را قبول كنند. 🌻عروة مى‏گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، عمر بن خطاب را خواست تا او را نزد اشراف قريش بفرستد و هدف از آمدنش را به آن‏ها گزارش دهد؛ عمر، عذر خواست و گفت: احساس خطر جانى در مكه مى‏كنم، و كسى از طايفه عدى (كه طايفه عمر بود) نيست كه محافظ جانم باشد، ولى شخصى را كه براى اين كار از من سزاوارتر است معرفى مى‏كنم، و او عثمان بن عفان مى‏باشد. 🌱پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عثمان را طلبيد و او را روانه مكه كرد، عثمان وارد مكه شد و نزد ابوسفيان و سران مكه رفت و پيام رسول اكرم را به آن‏ها رساند. 🌻ولى آن‏ها عثمان را دستگير كردند و نزد خود، تحت نظر نگهداشتند. به پيامبر خبر رسيد كه عثمان را كشته‏اند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ياران خود را به بيعت مجدد دعوت كرد، ياران (كه هزار و چهارصد نفر بودند) در سرزمين حديبيه زير درختى كه در آن جا بود با آن حضرت بيعت كردند: كه در پيكار با مشركان كوتاهى نكنند و هرگز در نبرد، پشت به جنگ ننمايند. 🌿آوازه اين بيعت (كه يك مانور حساب شده و كوبنده بود) به اضافه گزارش عروة بن مسعود در مورد ايثار ياران پيامبر، در مكه پيچيد و قريش سخت به وحشت افتادند و در نتيجه عثمان را آزاد نمودند. سپس قريش، شخصى به نام سهيل بن عمرو را به عنوان نماينده خود حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرستادند و پيمان نامه صلح با حضور نماينده قريش، در سرزمين حديبيه نوشته شد كه قبلا خاطرنشان گرديد 🌱در مورد اين بيعت، در قرآن در آيه 18 و 19 سوره فتح، سخن به ميان آمده، و مطابق آيه 18، خداوند از مؤمنان به خاطر اين بيعت، خشنود و راضى شد از اين رو، به اين بيعت، گاهى بيعت رضوان گويند، و گاهى بيعت شجره يعنى بيعتى كه زير درخت تحقق يافت. 🌿خداوند در دو آيه مذكور، سه نتيجه مهم را از بازتاب اين بيعت، بيان مى‏كند: 1 - آرامش قلبى مؤمنان. 2 - فتح نزديك. 3 - غنيمت بسيار. كه اين هر سه موهبت معنوى و مادى بود كه نصيب مسلمين گرديد و نتيجه سريع آن نيز همان وحشت مشركان و عقب‏نشينى آن‏ها بود كه ذكر شد. 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈