(آيه ٧٥) -در اين آيه با دلايل روشنى در چند جملۀ كوتاه اعتقاد مسيحيان به الوهيت مسيح را ابطال مى‌كند، نخست مى‌گويد: «چه تفاوتى در ميان مسيح و ساير پيامبران بود كه عقيده به الوهيت او پيدا كرده‌ايد، مسيح پسر مريم نيز فرستادۀ خدا بود و پيش از آن رسولان و فرستادگان ديگرى از طرف خدا آمدند» (مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ) . اگر رسالت از ناحيۀ خدا دليل بر الوهيت و شرك است پس چرا در بارۀ ساير پيامبران اين مطلب را قائل نمى‌شويد؟ سپس براى تأييد اين سخن مى‌گويد: «مادر او، زن بسيار راستگويى بود» (وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ) . اشاره به اين كه كسى كه داراى مادر است و در رحم زنى پرورش پيدا مى‌كند چگونه مى‌تواند خدا باشد؟ و دوم اين كه اگر مادر او محترم است به خاطر اين است كه او هم در مسير رسالت مسيح با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتيبانى مى‌كرد، و به اين ترتيب بندۀ خاص خدا بود و نبايد او را همچون يك معبود همانطور كه در ميان مسيحيان رايج است كه در برابر مجسمۀ او تا سر حد پرستش خضوع مى‌كنند، عبادت كرد. بعد به يكى ديگر از دلايل نفى ربوبيت مسيح اشاره كرده، مى‌گويد: «او و مادرش هر دو غذا مى‌خوردند» (كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ) . و در پايان آيه اشاره به روشنى اين دلايل از يك طرف و سرسختى و نادانى آنها در برابر اين دلايل آشكار از طرف ديگر كرده، مى‌گويد: «بنگر چگونه دلايل را به روشنى براى آنها شرح مى‌دهيم و سپس بنگر چگونه اينها از قبول حق بازگردانده مى‌شوند» (انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنّى يُؤْفَكُونَ) . برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 543 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈