۱ شیرین‌ترین روز روز پنجم جمادی‌الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری بود؛ همان ‌روزی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای اولین بار پدر یک دختر شد. اسمش را گذاشتند «زینب»، زینت پدر. لقبش هم شد صدیقه صغری؛ دختر صدیقه کبری، دخترِ دختر پیامبر خدا. ۲ حسین، آرام جانش نوزاد بود. در گهواره که قرارش می‌دادند اگر حسین علیه‌السلام از مقابل چشم‌هایش دور می‌شد، بی‌قراری می‌کرد و صدای گریه‌اش در خانه می‌پیچید. حسین علیه‌السلام را که می‌آوردند، می‌خندید و آرام می‌گرفت. بزرگ‌ که شد وقت نماز، قبل از اقامه، اول به‌صورت حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و بعد قامت می‌بست. ۳ راوی فدک فدک را از مادر گرفته بودند؛ به‌ جبر و ظلم. صدیقه کبری در حضور اصحاب پیامبر، خطبه‌ای خواند غرّا و فصیح که بعدها معروف شد به «خطبه فدکیه». مادر که خطبه می‌خواند، زینب سلام‌الله ‌علیها هم آنجا بود. هفت‌ساله یا کوچک‌تر. خطبه را همان ‌یک‌بار در مسجد شنید؛ وقتی مادر با صدایی که فصاحت لحن پیامبر خاتم را داشت، کلمه‌ها و عبارات طولانی را بر زبان می‌آورد. زینب سلام‌الله ‌علیها با همان ‌یک‌بار شنیدن، کل خطبه را از بَر شد. زینب سلام‌الله ‌علیها شد مهم‌ترین‌ راوی خطبه فدکیه.