هرچه‌فریادزدم!هیچکسی‌آن‌رانشنید درخودم‌غرق‌شدم.دست‌به‌جایی‌نرسید! روزگارپایه‌ی‌غمگینی‌مردونه‌گریست تادگرخودبه‌خودآمد.بادلی‌پرمی‌گریست می‌چرخدچرخ‌فلک‌تاکه‌به‌دوران‌برسد.. _