زمستان نزدیک می‌شود، خود را آماده کنید. آگهی قدیمی چراغ علاءالدین مربوط به دهه چهل، نسل ما با این چراغ خاطرات بسیاری دارند بخاری کوچکی که تو شبهای سرد زمستان، کانون خانواده ها را گرم نگه می‌داشت و ما رو دور هم جمع می‌کرد. البته وقتی می‌گم زمستان، این زمستانهای بی غیرت هزاره سوم، منظورم نیست. اون قدیما تا زانو برف می‌اومد و هرسال چندین بار مجبور می‌شدیم تو سوز و سرما، برف پشت بوم رو پارو کنیم و بعد با دماغای قندیل بسته، بیام تو خونه و بچسبیم به علاءالدین. علاءالدین هم بخاری بود و هم خیلی وقتها اجاق گاز، روش غذا می‌پختیم، شلغم و سیب زمینی بار می‌ذاشتیم یا تخمه آفتاب گردون درست می‌کردیم، اما بهترین کاری که می شد باهاش کرد، درست کردن پف فیل بود. وقتی دونه‌های ذرت، ترق و تروق می‌کردند و به در و دیوار قابلمه می‌خوردند، ما از هیجان بالا و پایین می پریدیم. بعدا این تخمه‌ها و پف‌فیلها، می‌شد مزۀ تماشای سریال سلطان و شبان و جنگجویان کوهستان و میرزا کوچک جنگلی. اون روزها اصلا فکرشم نمی‌کردیم ، دلمون برای همین علاءالدین‌ها تنگ بشه... 🗞 @Ancients