《|نان خون|》 در دوره ی حکومت امویان و عباسیان، توده های محروم جامعه ایرانی زیر بار کمرشکن بهره کشی ها و خراج های ظالمانه خرد می شدند و نهضت های رهایی طلبانه آنان با وحشیانه ترین شیوه ها سرکوب می شد و به خون می نشست. در زمان سلیمان بن عبدالملک اموی، دهقانان طبرستان بخاطر بهره کشی ها دیوصفتانه و سنگینی بار مالیات ها به ستوه آمدند و دست به قیامی خونین زدند. خلیفه اموی، یزید بن مهلب را برای سرکوب آنان فرستاد. یزید بن مهلب سردار اموی در گرگان سوگند خورد که با خون عجم آسیاب بگرداند و گندم آرد کند و نان بخورد. گویند بسیاری از جوانان و دلیران و سواران را گردن زد اما خون پس از اندک مدتی لخته می شد و روان نمی گشت. برای آنکه امیر عرب را از کفاره سوگند نجات دهند آب با خون آمیخته و در جوی نهاده و به آسیاب بردند و گندم آرد کردند و یزید بن مهلب از آن نان بخورد تا سوگند خود را وفا کرده باشد! بن مایه: کتاب تاریخ طبرستان،ابن اسفندیار،ص ۱۷۴ 🗞 @Ancients