⁉️سوال:👇👇👇
🔰خدا در قرآن ميفرمايد هر کس از ياد من روي گردان شود زندگي سختي خواهد داشت ولي آدمهايي رو ميبينيم که گناه مي کنند و غرق در نعمت هستند !!
✍️پاسخ:
✅(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی)[1]؛ «و هر کس از یاد من روی گرداند، پس حتماً زندگی (سخت و) تنگی برای اوست؛ و او را روز رستاخیز نابینا گرد میآوریم»
درباره این که معیشت ضنک (تنگ) به چه مناست مفسران نظراتی مطرح کردهاند از جمله علامه طباطبایی میفرماید:
و اگر فرمود: کسی که از ذکر من اعراض کند «معیشتی ضنک» یعنی تنگ دارد، برای این است که کسی که خدا را فراموش کند، و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر دنیا نمیماند که وی به آن دل ببندد، و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد، در نتیجه همه کوششهای خود را منحصر در آن کند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد، و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده، به تمتع از آن سرگرم شود، و این معیشت، او را آرام نمیکند، چه کم باشد و چه زیاد، برای اینکه هرچه از آن به دست آورد به آن حد قانع نگشته و به آن راضی نمیشود و دائماً چشم به اضافهتر از آن میدوزد، بدون اینکه این حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود.
پس چنین کسی دائماً در فقر و تنگی به سر میبرد و همیشه دلش علاقهمند به چیزی است که ندارد، صرف نظر از غم و اندوه و قلق و اضطراب و ترسی که از نزول آفات و روی آوردن ناملایمات و فرارسیدن مرگ و بیماری دارد، و صرف نظر از اضطرابی که از شر حسودان و کید دشمنان دارد، پس او علیالدوام در میان آرزوهای بر آورده نشده، و ترس از فراق آنچه بر آورده شده به سر میبرد.
در حالی که اگر مقام پروردگار خود را میشناخت و به یاد او بود و او را فراموش نمیکرد، یقین میکرد که نزد پروردگار خود حیاتی دارد که آمیخته با مرگ نیست و ملکی دارد که زوالپذیر نیست و عزتی دارد که مشوب با ذلت نیست و فرح، سرور، رفعت و کرامتی دارد که هیچ مقیاسی نتواند اندازهاش را تعیین کند و یا سر آمدی آن را به آخر برساند، و نیز یقین میکند که دنیادار مجاز است و حیات و زندگی دنیا در مقابل آخرت پشیزی بیش نیست، اگر او این را بشناسد دلش به آنچه خدا تقدیرش کرده قانع میشود و معیشتش هرچه باشد به رایش فراخ گشته، دیگر روی تنگی و ضنک را نمیبیند(ترجمه المیزان، ج 14، ص 316.
)
تفسیر نمونه:
گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول و درآمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز زندگی را بر او تنگ میکند نه تنها میل ندارد در خانهاش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گویی نمیخواهد آن را به روی خویش بگشاید، به فرموده علی(ع) «همچون فقیران زندگی میکند و همانند اغنیاء و ثروتمندان حساب پس میدهد». (تفسیر نمونه، ج13، ص: 328.)
شهید مطهری می گوید:
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً)؛ آن کسی که از یاد ما اعراض میکند، معیشت سخت و تنگی پیدا میکند. با اینکه لازمه در یاد خدا نبودن این نیست که اسباب و وسایل مادی زندگی انسان (مثل قرض و بیپولی) انسان را تحت فشار قرار بدهد، ولی انسان از ناحیه درون تحت فشار قرار میگیرد برای اینکه چیزی را دارد که مطلوب واقعیاش نیست و از مطلوب واقعی چیزی در آن وجود ندارد. (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 4، ص 653.)
سختی که در آیه مطرح شده فقط سختی مادی نیست بلکه مطلق است و میتواند شامل دو نوع سختی مادی و روحی باشد. بلکه میتوان گفت سختی و راحتی مسألهای روحی و روانی است که ارتباط صددرصدی با سختی و راحتی جسمی ندارد.