☘ امام نماینده تام و تمام معنویت در دوره معاصر است
🔸دکتر شهریار زرشناس
☘زمانی که حرکت امام آغاز شد من یک نوجوان بودم اما خوب به خاطر می آورم که در همان ایام و روزها نیز همواره مجذوب شخصیت عرفانی حضرت روح الله بودم. بعدها که با گفتار و زندگی فکری امام آشناتر از قبل شدم دریافتم که سلوک عرفانی امام از تمام ابعاد شخصیتی ایشان بروز و ظهور بیشتری داشت.
☘ او آمده بود تا دست خلایق را بگیرد و به سمت حق رهبری کند
🔸حضرت امام خمینی (ره) تبلور عملی تفکر عرفان شیعی بود. امام در کتاب های تالیفی خود به خوبی نشان می دهد که راه حق و حقیقت همان سیره بزرگان، عارفان و صالحان اسلامی است. امام به یک معنا نماینده تام و تمام معنویت در دوره معاصر است.
🔸حرکت حضرت امام تنها در پارادایم دینی معنا می شود و در حقیقت امام در مقام یک عارف واصل در سفر چهارم خود (آخرین سفر از اسفار اربعه: سفر در میان خلق همراه حق (بالحق فی الخلق)) قصد انقلاب را به تجلی وجودی خود رساند. امام آمده بود تا دست خلایق را بگیرد و به سمت حق رهبری کند. این حرکت و سوگیری امام یک حقیقت قطعی است، حقیقتی معنوی و سلوکی عمیق.
🔸اینکه امام توانست جنگ را تبدیل به کلاس انسان سازی نماید و ایران دهه شصت را تکه ای از ملکوت کند رسم عارفان و عاشقان است. عارفان و عاشقانی که می توانند با تمسک به حقایق نورانی عرفان شیعی و تفکر قرآنی دوره جدید تاریخی را به وجود بیاورند. من این دوره را «عصر خمینی» می دانم چراکه تنها سخن حقیقی و متفاوت دوران معاصر را باید در کلام و سیره عملی امام (ره) جستجو نمود.
☘ امام به صورت مبنایی مدرنیته را نفی می كرد
🔸ما در فضای مدرنیته جهانی و شبهمدرنیته ایرانی نفس میكشیم اما امام(ره) با نوعی دلآگاهی، مدرنیته و غربزدگی را پشتسر گذاشت و به حداكثر استغنا از آنها رسید. ایشان در حیطه نظر نیز در یك روش تربیتی حوزوی رشد كردند و استقلال نظری داشتند.
🔸 حوزه ها قبل از ۱۵ خرداد حضور كمرنگی داشتند و گفتمان اسلامی و سنتی ایران غیر سیاسی بود. زیرا روحانیت همواره سركوب میشد و مجال اعتراض نمییافت، اما امام(ره) نظریه ولایت فقیه را احیا کردند. به این معنا ایشان فراتر از جلوههای معمول اسلام سنتی بودند.
🔸 ایشان اولاً نافی سكولاریسم بودند و سیاست را از متن دین بر داشت میکرد. شاخص دوم، تئوری حكومت دینی به صورت ولایت فقیه است. مسئله سوم استكبارستیزی ایشان بود. امام به استقلال نظری و عملی توجه ویژه ای داشتند. این در شرایطی بود كه تاریخ معاصر، تاریخ سیطره غربزدگی شبهمدرن بود. چهارمین شاخصه اندیشه امام عدالتمحوری و ضدیت با سرمایهداری به عنوان مصداق عدالتستیزی بود.
🔸 امام به صورت مبنایی مدرنیته را نفی میكردند. نه به معنی درگیری با اجزا، بلكه به معنی كنار گذاشتن سرشت اومانیستی دوره مدرن. اسلام و اومانیسم در مبناییترین درگیری خود بر دو اصل متناقض پای میفشارند. اسلام كمال انسان را بندگی می داند و در مقابل اومانیسم حیثیت آدمی را در طغیان علیه خداوند فرض میكند.
☘ امام آمده بود تا ساختار جهانی را تغییر دهد
🔸امام(ره) میخواستند یك تمدن جایگزین بسازند. سرمایهداری صورت اجتماعی تمدن مدرن بود و ایشان در پی افكندن پایههای تمدنی بود كه صورت دیگری داشته باشد، البته برساختن تمدن همواره یك پروسه چند قرنی بوده و ممكن است در اینجا نیز به طول انجامد.
🔸ویژگی دیگر موضع فعالانه و تهاجمی ایشان به سلطه غربی بود. ایشان نظم جهانی را برنمیتابیدند و آن را نظام جهانی سلطه مینامیدند و اصلاً آمده بودند تا ساختار جهانی را تغییر دهند. نگرانی و ترس در خود راه نمیدادند و علیه آن میشوریدند و یك تنه می ایستادند./هفته نامه ۹ دی
💠کانال فقه و انقلاب💠
@feghvaenghelab