بُختنصرها و بابليها درگير شدند آنها را شكست دادند در ساير بركت ايرانيها اين بنياسرائيل آزاد شدند، بعد شروع كردند به گسترش فساد و پانصد سال طول كشيد بار دوم امپراطوري روم بر اينها مسلّط شد اينها هم مثل آن بُختنصرها بابلي ﴿لِيَسوءُوا وُجُوهَكُمْ﴾ شد، ﴿وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ﴾ شد، اين ﴿كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ﴾ نه يعني همانهايي كه قبلاً بودند حالا ممكن است احفاد آنها شركت كرده باشند، ولي چون فاصله اين دو پيروزي پانصد سال هست يكي را بابليها داشتند، يكي را امپراطوري روم بنابراين نميشود گفت كه اين ﴿كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ﴾ يعني اين اشخاص همان اشخاص قبلي بودند.
بنابراين ﴿وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً﴾ راجع به همين كاري است كه امپراطوري روم به سرِ اينها درآورد.
بنابراين ظاهراً هر دو قضيه واقع شده است، هر دو بار واقع شده است تقريباً هيجده سال قبل كه ما سفري براي كنفرانس در لندن داشتيم يك عالم تبعيدشدهٴ فلسطيني كه اهل سنّت بود او گفت ما اميدواريم اين مبارزهٴ مردم مظلوم فلسطين مرّهٴ دوم باشد و ما نجات پيدا كنيم. هشت سال قبل تقريباً يا ده سال قبل سفري به سوريه داشتيم جناب سيدحسن نصرالله(نَصَره الله أيّده الله سدّده الله حفظه الله بالقران والعتره) اين آمده دعوتي از ما كرده كه براي علماي لبنان ما جلسهاي داشته باشيم. اين گفت من هم اميدوارم كه اين جريان ما حزبالله اين وعده آخره باشد كه بر آنها مسلط بشويم، اما خب ظاهر قرآن اين است كه اين هر دو بار واقع شده يك، و اينهايي كه بر اسرائيليها مسلط ميشوند وارد مسجد ميشوند، مسجد را هتك ميكنند، تبتير ميكنند هرگز حزبالله، هرگز مؤمنين اينچنين نيست. بار دوم يعني «ما ليس بأوّل» شما همان طوري كه در منطق و بعضي از علوم عقليه شنيدهايد كه ميگويند معقول ثاني يعني «ما ليس بأول» در تعبيرات عُرفي هم هست اين مشابه اين تعبير وقتي ميگويند دوم يعني «ما ليس بأول» نه دوم در مقابل سوم. اينجا كه ذات اقدس الهي فرمود بار دوم اينچنين است پشت سرش فرمود اين سنّت ما همين طور است اين ﴿عُدتُّمْ عُدْنَا﴾.
بنابراين هم انتظار آن عالم اهل سنّت فلسطيني محفوظ است، هم اميدواري اين سيّد بزرگوار كه (نصره الله و أيّده الله) انشاءالله محفوظ است هم اميدواري همهٴ ما كه اين ﴿عُدتُّمْ عُدْنَا﴾ شما اگر برگرديد به فساد ما هم عدهاي را بر شما مسلّط ميكنيد اما حالا اينها اين گروهي كه ما مسلّط ميكنيم نظير همان گروه اول و دوماند كه ﴿لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ﴾ باشد اينچنين كه وعده نداد كه، فرمود ما دمار شما را درميآوريم، تبتيرتان ميكنيم، به هلاكتتان گرفتار ميكنيم اصل كلي اين است كه ﴿إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا﴾ در بخش ديگر هم فرمود: ﴿إِن تَعُودُوا نَعُدْ﴾[11].
خب، پس بنابراين هم جا براي اميدواري هست و هم اينكه اين دعا را ما نبايد فراموش كنيم. جريان فلسطين و امثال اينها اين طور نيست كه حالا انسان سالي يك بار آخرين جمعه ماه مبارك رمضان در تظاهرات روز قدس شركت بكند خودش را قانع بكند واقعاً حالا در نماز شبها، در سحرها، در نمازهاي ديگر، حَرمها در هر وقتي انسان حال پيدا كرد نسبت به اين عزيزان بايد دعا بكند دعا سهم مؤثري دارد در طيّ اين شصت سال بعضيها آواره بودند در اردوگاه آوارهوار به دنيا آمدند، در همان اردوگاه آوارهوار جواني و نوجوانيشان را گذراندند در همان اردوگاه آوارهوار ازدواج كردند، در همان اردوگاه آوارهوار مُردند و دفن شدند تقريباً نزديك شصت سال است ديگر. اين مسئله دعا يك امر ضروري است حالا كمكهاي ديگر سراسر جهان اسلام كمك ميكنند كمكهاي معنوي، كمكهاي ديگر از هر كسي برميآيد نبايد مضايقه بكند.
اما مهمترين رُكن همين مسئله دعاست و نبايد گفت حالا بار اول گذشت، بار دوم گذشت، بله بار اول و دوم گذشت اما اين اصل كلي اين است كه ﴿إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا﴾ فرمود شما برگرديد لطف ما هم برميگردد اين طور نيست كه ما فقط «قضية في واقعه» باشد اين تحديد ما مربوط به همين بار اول و بار دوم و امثال ذلك باشد، نه خير بار اول و بار دوم ندارد بلكه اصل كلي اين است كه ﴿إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا﴾ ﴿عَسَي رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيراً﴾.
«و الحمد لله رب العالمين»
@andishehdini |حـسـیـنـےیـمـیـن