شهید سپهبد قاسم سلیمانی قسمت دوم *خاطره ترکمن ها از حاج قاسم👈🏻روایت روزی که حاج قاسم یک تنه به دل دشمن زد* *همه از نقش حاج قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس در پیروزی بر گروه تروریستی داعش در عراق اطلاع دارند، اما کمتر از نقش این فرمانده شهید در عملیات آزادسازی مناطق ترکمن نشین عراق شنیده اند.* حاج «ابومصطفی الامامی» معاون فعلی فرمانده الحشد الشعبی در محور شمال عراق، از ترکمنان عراقی است که سال های جوانی را در ایام معارضه در سازمان بدر سپری کرد و بعد از این همه سال، در ایام ریش سفیدی، در تابستان ۲۰۱۴ خود را در رویارویی با گروه تروریستی داعش در استان کرکوک دید. در آن برهه ترکمنان عراق فاقد هرگونه نیروی تشکیلاتی و یا حتی سلاح بودند و همان طور که الامامی روایت می کند ، ترکمنان که در حد فاصل اعراب و کردها ساکن هستند، در روزهایی که داعش به عراق یورش برد، بی پناه مانده بودند. https://chat.whatsapp.com/CcT4IxwUJp8HAjA4i5qVGI تنها نیروی نظامی رسمی در منطقه ،لشکر دوازدهم ارتش عراق بود که نیروهای پیشمرگ کرد در آن برهه آنها را خلع سلاح کردند و سربازان را که عموما از شیعیان بودند، به شهرهایشان بازگرداندند. الامامی ادامه می دهد که داعش به سرعت تلعفر را در موصل و «بشیر» در کرکوک را تسخیر کرد و «آمرلی» در محاصره قرار گرفت و «سلیمان بیگ» نیز به کنترل داعش درآمد و جاده بغداد به کرکوک کاملا قطع شد. *سلیمانی و ابومهدی اولین فرماندهانی که به کرکوک رسیدند*  الامامی درباره اوضاع آن روزهای منطقه می گوید، در این برهه که داعش ظهور یافته بود، ترکمنان تقریبا در برابر کردها و عرب های سنی بی حفاظ باقی مانده بودند و داعش آنها را تهدید می کرد. بنابراین اولین تیم ایرانی به دستور مقام معظم رهبری و سپهبد شهید قاسم سلیمانی برادران قدس بودند که وارد منطقه شدند، دو هواپیما مهمات برای ما ارسال و به صورت منطقه به منطقه این سلاح ها بین داوطلبان توزیع شد. در ابتدا کردها موافق نبودند که ترکمن ها سلاح داشته باشند اما با دخالت براداران سپاه قدس، آنها در نهایت پذیرفتند که ترکمن ها هم سلاح لازم برای دفاع از خود داشته باشند و به این ترتیب بچه های نیروی قدس، نیروهای مردمی ترکمن را سازماندهی کردند. جمهوری اسلامی ایران برای ما مشاوران نظامی برای سازماندهی نیروهای داوطلب فرستاد و مراکز آموزش نظامی دایر کرد، به همین دلیل ما ترکمنان عراق خود را مدیون ایران می دانیم و اعتقاد داریم همه مستضعفین جهان مدیون ایران، مقام معظم رهبری و حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی هستند. *شکستن حصار آمرلی* *یکی از آن روزها وقتی از مقر فرماندهی در ارتفاعات طوز خورماتو با دوربین به آمرلی نگاه می کردیم یکی از فرماندهان محلی به سپهبد شهید گفت: «حاجی! آمرلی وضعیت وخیمی دارد!»سپهبد شهید سلیمانی دوربین را گرفت و به سمت آمرلی نظر انداخت و گفت: «من آمرلی را نمی بینم، بلکه کربلای حسین (ع) را می بینم که اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در محاصره قرار گرفته اند.» و وقتی دوربین را از  چشمهایش جدا کرد، صورتش خیس از اشک بود.* زمانی هم که می خواستیم عملیات آزادسازی آمرلی را شروع کنیم، سپهبد شهید گفت: «برویم کربلای حسین (ع) را آزاد کنیم!» ایشان اعتقاد کامل داشت که سرزمین آمرلی مثل کربلا است و معتقد بودند که «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» و برای همین روی آمرلی نام کربلا گذاشته بود. *تحقق وعده حاج قاسم در کوتاه ترین زمان* بین آمرلی و طوزخورماتو یک منطقه به نام «سلیمان بیگ» وجود دارد. عملیات از پشت سلیمان بیک شروع شد و نیروها از این طریق وارد آمرلی شدند و بعد از آزادی آمرلی در مسیر برگشت به جاده اصلی (بغداد – کرکوک) برگشتیم تا در ادامه عملیات سلیمان بیگ را آزاد کنیم، اما در این برهه هنگامه نماز ظهر  شده بود. حاج قاسم گفتند که الان وقت نماز ظهر است نماز را بخوانیم، ظرف ۲۰ دقیقه سلیمان بیگ هم آزاد می شود. نماز ظهرو عصر را به جماعت خواندیم. *من شخصا برای این زمانی که حاج قاسم برای آزادی سازی سلیمان بیگ مشخص کرده بود اعتقاد خاص داشتم زیرا حاج قاسم و ابومهدی را آدم های عادی نمی دانستم، برای همین می خواستم بدانم واقعا ظرف ۲۰ دقیقه سلیمان بیگ آزاد می شود؟!* *دقیقا ۲۰ دقیقه بعد، دیدم بچه های کتائب امام علی (ع) که آقای «شبل الزیدی» پیشاپیش آنها حرکت می کرد، تکبیرگویان به سمت ما آمدند و به این ترتیب سلیمان بیگ هم آزاد و جاده کرکوک به بغداد باز شد.* *روزی که حاج قاسم تنها به دل دشمن زد* *به همراه حاج قاسم در تمامی عملیات ها در منطقه حاج ابومهدی المهندس نیز حضور داشت. ما در چند عملیات با حاج قاسم و ابومهدی بودیم، یکی همین علمیات آزادسازی آمرلی و دیگری «زرگه» بود.از «ینگجه» عملیات شروع شد، در همان ابتدا یک تک تیرانداز داعشی اجازه پیشروی به نیروها برای عبور از پل زرگه را نمی داد و نیروها را زمین گیر کرده بود.د