انسان نمی تواند غمهایش را کم کند، پس باید خودش را زیاد کند و همین است که رنجها میشوند زمینه ساز این گرایش و این جنبشی که می خواهد انسان را به وسعتی برساند و به قدرتی و به آگاهی و معرفتی ... که بداند چه بخواهد و چه بکند ... انسان نمی تواند غم هایش را کم کند و نمی تواند فرزند لحظه بماند، که لحظه ها در حافظه ی انسان و در خانه ی دل او هستند و همراه و هم آغوش او. در کنار این رنج های محفوظ، فلسفه ها و شعارهایی رونق می گیرند ... که زندگی چیزی نیست و دنیا سراب است و دنیا بد است ... پس مهم نیست که از تو بریده و به دیگری پیوسته، که این عجوزه عروس هزار داماد است. @anjoman_oqm