هدایت شده از دفاع مقدس
یک شب آتش در نیستانی فتاد سوخت چون شمعی که در جانی فتاد اردیبهشت 1365 منطقۀ عملیاتی فکه لشکر 27 محمد رسول الله (ص) - گردان شهادت یکی از روزها همراه محمود صادقی، کمال صادقی، حاج کمال، معرفت‌الله کلانتری و چندتایی دیگر از بچه‌های گروهان به خط فکه رفتیم که مدتی عراقی‌ها در آن‌جا مستقر بودند. امتداد جادۀ آسفالت به خاکریزی ختم می‌شد که قبلا خط نیروهای دشمن بود. در محوطۀ مین‌‌ گذاری شده و سیم‌ خاردار روبه‌روی خاکریز، به ‌سمت ایران، چند "راه‌کار" به چشم می‌خورد که هنوز نوارهای پارچه‌ای سفید میان آنها پهن بود. بچه‌های لشکر سیدالشهدا (ع) در آن قسمت عمل کرده بودند که موفق نشدند از میدان مین بگذرند و به خاکریز برسند. با عقب ‌‌نشینی عراق از آن‌جا، بچه‌ها پیکرهای شهدا را که حدود یک هفته یا ده روز در برابر تابش آفتاب سوزان قرار داشت، به عقب منتقل کردند. کنار راه‌کار، میان حلقه‌های سیم ‌خاردار و جلوی خاکریز، اثر بدن شهدا به چشم می‌خورد. تجهیزات خونی و سربندهای ترکش خورده، دلم را آتش زد. در آن گرمای شدید، روغن بدن‌شان درآمده و موها‌شان هم به زمین چسبیده بود؛ درست به شکل بدن انسان، جای آنها روی زمین مانده بود. یکی از سربندهای سبز را که از خون خشک شده بود، به یادگار برداشتم. "یا حسین شهیدِ" آن را، ترکش سوراخ کرده بود. چند تایی هم عکس گرفتم. بعدا در همان‌جا، هنگامی که لودری خواست خاکریز بزند، پیکر شهیدی از زیر خاک پدیدار شد که فهمیدند سردار شهید اسکندرلو فرمانده‌ گردان حضرت علی اصغر (ع) لشکر سیدالشهدا بود که آن‌جا به‌شهادت رسیده بود. حمید داودآبادی 13 اردیبهشت 1401 شهید حسین اسکندرلو متولد: 1341 شهادت: 13 اردیبهشت 1365 فکه. مزار: بهشت‌ زهرا (س) قطعه 26 ردیف 77 شماره 50 شهید معرفت‌الله کلانتری متولد: 1340 شهادت: 11 تیر 1365 عملیات کربلای 1 مهران. مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه 53 ردیف 41 شماره 4