را رها کرد. و بعد از مدتها دلش هوای علیه السلام رو کرده بود. کنار درب ورودی حرم ، شاهرخ روی زمین نشسته بود شانه هایش مرتب تکان می خورد حال خوشی پیدا کرده بود خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد 😔 مرتب میگفت . خدا من بد کردم من غلط کردم اما می خوام توبه کنم خدایا منو ببخش یا امام رضا به دادم برس من عمرم رو تباه کردم. شاهرخ در مشهد واقعا کرد و همه خلافکاریهای گذشته را رها کرد. 💠پی نوشت : آقا جانم با دل شاهرخ چی کردی که چنین متحول شد تا جایی که خدا او را به بهترین شکل ممکن پذیرفت. @anjomaneravian