خاطرات یک سرباز عراقی
یه
#پسر_بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم .
آوردنش سنگر من.
خیلی
#کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن
#سربازی توی ایران
#هجده سال تمام نیست؟
سرش را تکان داد .
گفتم: « تو که هنوز
#هجده سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ،
#امام_خمینی کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما
#بچهها شده و سن
#سربازی رو کم کرده؟ »
جوابش خیلی من رو اذیت کرد.
با لحن
#فیلسوفانهای گفت:
« سن
#سربازی پایین نیومده ، سن
#عاشقی پایین اومده.»
@anjomaneravian