⭕️ آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماریاش عمیقاً به خدا عشق میورزید.روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت ، از او پرسید: تو چگونه میتوانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت میکند، دوست داشته باشی؟
⭕️ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم ، یک تکه آهن را در کوره قرار میدهم.سپس آن را روی سندان میگذارم و میکوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد ، میدانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آن را کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کورههای رنج قرار ده ، اما کنار نگذار…