3.17M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🧡 ویژه میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و 🎙بشنوید | مهرِ مادری 📖 بیان خاطرات متفاوت و خواندنی از رشادت‌ها و دلسوزی‌های بانوان پرستار در دوران جنگ در جبهه‌های غرب و جنوب در گفتگوی رسانه ریحانه با خانم شمسی سبحانی از پرستاران دفاع مقدس 👈 غروب یکی از روزهای بارانی استقرارمان در سنندج، حوالی ساعت پنج عصر بیسیم زدند که کومله تعدادی از رزمنده‌ها را در جاده کامیاران به سنندج اعدام انقلابی کرده است. فوری با آمبولانس به منطقه‌ی مذکور رفتیم و دیدیم بله؛ خبر درست است. پیکر سه رزمنده آنجاست در حالیکه در جیب هرکدام یک خبرنامه‌ی کومله هم گذاشته بودند با این مضمون که هر کسی بخواهد حمایتی از نظام جمهوری اسلامی بکند عاقبتش این است. اوضاع وخیمی بود. از کف پاهای زرد و سوخته‌شان معلوم بود چقدر شکنجه شده‌اند. دوتا از پیکرها را بلند کردیم و در آمبولانس گذاشتیم. اما وقتی سراغ سومی رفتیم، احساس کردیم یک خرده پایش را کشید. آقای اسلامی که مسول بهداری کوچک ما در سنندج بود و همراه ما در موقعیت قرار داشت، گفت این زنده است. آیینه‌ای از توی جیبش درآورد و جلوی دهان رزمنده گرفت. وقتی بخار روی آینه نشست، مطمئن شدیم که او هنوز نفس می‌کشد. شبیه معجزه بود. با اسلحه‌ی ژ3 تیر خلاص را در سر این‌ها زده بودند. یعنی فشنگ از سمتی وارد جمجمه شده بود و موقع بیرون آمدن از طرف دیگر، مثل یک گل باز شده بود. با اینحال آن جوان زنده مانده بود و باید زودتر آن را به بیمارستان می‌رساندیم. وضعیت جاده‌ها هم تعریف کردنی نبود. هم خطر سقوط و چپ کردن ماشین در آن مسیر باریک بود... ❤️ @khamenei_reyhaneh