مستقیم در  جهات مختلف منعکس می کند، بدون آن که منبع اصلی تابش مستقیما قابل رویت باشد. به عبارت دیگر، جریان‌هایی در داخل کشور که پای در قدرت و ساختار سیاسی رسمی دارند، از آن‌جا که بنا بر ملاحظات در قدرت بودن و ترس از زیر ضرب رفتن، نمی توانند بسیاری از مواضع و اظهارات واقعی خود را مستقیما صورت دهند، از رسانه‌هایی در خارج از منظومه‌های رسمی کشور(که در مدار رصد و پایش قانون داخل کشور نیستند) بهره می برند تا نظام و وفاداران نظام را مورد هجمه قرار دهند. قطعا جایگزینی خلأ بزرگ «آمدنیوز» برای شبکه نفوذ به همین سادگی میسر نیست، ولی بلاتردید، تلاش‌هایی برای پر کردن این خلأ در جریان است که یکی از این تلاش‌ها، تفویض کارویژه‌ها و عملکردهای تعریف‌شده برای آمدنیوز، به «چهره» ها و «اشخاص» است. چهره‌هایی که در داخل کشور اشتهار و معروفیتی دارند و در تقابل با نظام سابقه‌دار محسوب می شوند و قطعا تاجزاده یکی از مناسب‌ترین گزینه‌هاست. بیانیه اخیر تاجزاده، که لحنی هشدارگونه دارد و درست به سبک انتخابات ۹۶، که با کلیدواژه‌های چون «دیوارکشی خیابان» کارزار رقیب‌هراسی به راه انداختند، تلاش می کند با برجسته‌سازی مفاهیمی چون «دولت نظامی» ، «پادگانی سازی سیاست»، «ورود نظامیان به سیاست»، «رهبری موروثی» و «ضرورت عاجل تغییر قانون اساسی، با ایجاد هراس در توده‌های طبقه متوسط، با بسیج هیجانی از سنخ سال ۹۶، بقای شبکه نفوذ را در قدرت تضمین کند. بند به بند این بیانیه، فریاد می زند که یک بیانیه شخصی نیست، بلکه جمع‌بندی مباحث گعده‌های شبکه نفوذ و تاریکخانه‌های جریان است. در واقع، آن چه به نام تاجزاده انتشار یافت، سرفصل‌ها و رئوس کاری جریان نفوذ در ماه‌های منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ است. به بیان دیگر، انتشار این بیانیه نشان می دهد که تاجزاده دیگر یک شخص نیست، بلکه همچون یک «رسانه بازتابی» است که منویات و مطامع جریان استحاله را(که قصد تحویل دادن مناصب و گلوگاه‌های قدرت را ندارد) بازتاب می دهد.